فهرست مطالب
اقتصاد توکنی چگونه کار می کند؟
اقتصاد توکنی – نظریه بازی در عمل
حکمرانی توکن و هماهنگی غیرمتمرکز
بررسی چند مثال در مورد اقتصاد توکنی
چرا اقتصاد توکنی هنگام سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال مهم است؟
اقتصاد توکنی در تعیین ارزش ارزهای دیجیتال
یک کلمه محبوب برای توصیف پویایی داخلی پروژه های رمزنگاری، توکنومیکس، چگونگی عملکرد دارایی را به همراه نیروهای روانی یا رفتاری که احتمالاً بر ارزش آن تأثیر می گذارد، روشن می کند. ایجاد انگیزه برای خرید، نگهداری توکن و توکِنومیک های به خوبی طراحی شده نقش اساسی در موفقیت یک پروژه دارد. از سوی دیگر، پروژه هایی با اقتصاد توکنی ضعیف دیر یا زود توسط بازار پویا بلعیده می شوند. مکانیک نامناسب توکن اولین نشانه مشکل آتی است. درک اقتصاد توکنی در هنگام تصمیم گیری برای خرید یا عدم خرید یک دارایی رمزنگاری، یک مرحله مهم به حساب می آید.
این مقاله به بررسی عملکرد اقتصاد توکنی، ویژگیهای اصلی، عرضه و تقاضای ارزهای دیجیتال، سوزاندن توکن، تخصیصها و موارد دیگر میپردازد. می آموزید که چرا اقتصاد توکنی مهم است و چگونه از آن برای تعیین ارزش ارز دیجیتال استفاده کنید.
مطالب مرتبط: کوین با توکن چه تفاوتی دارد؟
اقتصاد توکنی چیست؟
اقتصاد توکنی یا tokenomics که از ترکیب دو واژه token و economics تشکیل شده است که به ویژگی های عرضه و تقاضای یک پروژه ارز دیجیتال اشاره می کند و اقتصاد یک توکن کریپتو را در نظر می گیرد: صدور، ویژگی ها، توزیع، عرضه، تقاضا و سایر ویژگی ها. در واقع اقتصاد توکنی مجموعه ای از عناصری می باشد که یک ارز دیجیتال خاص را برای سرمایه گذاران ارزشمند و جالب می کند.
بیایید بررسی کنیم که یک توکن چیست؟ توکن یک واحد ارز دیجیتال است که توسط پروژه های رمزنگاری در بستر یک بلاک چین موجود ساخته شده است. مانند هر ارز رایج دیگری، توکن های رمزنگاری دارای ارزش خاصی هستند و قابل مبادله می باشند. ارزهای دیجیتال و توکنهای ساخته شده بر روی بلاک چین، زمانبندیهای صدور را از پیش تنظیم کرده و به طور الگوریتمی ایجاد کردهاند. این بدان معناست که ما میتوانیم با کمی دقت پیشبینی کنیم که در یک تاریخ مشخص چند سکه ایجاد میشود. اگرچه این امکان برای اکثر داراییهای رمزنگاری وجود دارد که زمانبندی صدور را تغییر دهند، اما معمولاً به توافق خیلی از افراد نیاز دارد و اجرای آن بسیار دشوار است. این امر تا حدودی آسایش و امنیت را برای مالکان فراهم میکند، زیرا آنها میدانند که توکنومیکها و میزان داراییشان بهگونهای ایجاد میشود که بسیار قابل پیشبینیتر از خلق پول توسط دولتها است.
اقتصاد توکنی مفهوم مهمی است که باید هنگام تصمیم گیری برای سرمایه گذاری در نظر گرفت؛ زیرا در نهایت پروژه ای که انگیزه های هوشمندانه و خوبی برای خرید و نگه داری توکن برای مدت طولانی دارد، به احتمال زیاد از پروژه ای که اکوسیستمی پیرامون توکن خود نساخته است، بهتر عمل می کند.
به همین ترتیب، هنگام راه اندازی یک پروژه، بنیان گذاران و توسعه دهندگان باید توکن های رمزارز بومی خود را به دقت بررسی کنند تا اطمینان حاصل نمایند که پروژه آن ها بستری برای جذب سرمایه و موفقیت در نظر گرفته می شود.
اقتصاد توکنی چگونه کار می کند؟
اقتصاد توکنی در واقع مولفه های اقتصادی یک پروژه رمزنگاری را با ایجاد انگیزه برای دارندگان توکن و تعریف سودمندی توکن ها، عامل اصلی تقاضای آنها، راه اندازی کرد. متغیرهای مختلفی که توسعه دهندگان برای تأثیرگذاری بر جنبه های مختلف اقتصاد توکنی با آنها بازی می کنند عبارتند از:
مولفه های اصلی اقتصاد توکنی
ساختار اقتصاد ارزهای دیجیتال مشوق هایی را تعیین می کند که سرمایه گذاران را به خرید و نگه داری یک سکه یا توکن خاص تشویق می نماید. درست مانند نحوه متفاوت بودن ارزهای فیات، هر ارزی سیاست پولی خاص خود را دارد.
در اینجا متغیرهای اصلی که توسعه دهندگان تغییر می دهند و روی توکن ها تاثیر می گذارند، آورده شده است:
ماینینگ و استیکینگ– بلاک چین های اولیه مانند بیت کوین و اتریوم – در حال حاضر – توکن هایی را برای تشویق استخراج کنندگان برای اعتبارسنجی تراکنش ها منتشر می کنند. این فرآیند اثبات کار (PoW) نامیده می شود. ماینرها باید از قدرت محاسباتی خود برای استخراج بلاک های جدید و اضافه کردن آنها به بلاک چین استفاده کنند. در بلاکچینهای اثبات سهام (PoS) که یک مدل شرطبندی را برای اعتبارسنجیکنندگان پیادهسازی کردهاند، پاداشها به کسانی تعلق میگیرد که تعداد معینی از سکهها را در یک قرارداد هوشمند قفل کردهاند. با ارتقای لایه اجماع، اتریوم به سمت این مدل حرکت می نماید. برای بلاک چین های پایه مانند اتریوم ۱.۰ و بیت کوین، انگیزه اصلی یک شبکه غیر متمرکز از کامپیوترها برای اعتبارسنجی تراکنش ها است. در اینجا توکن های جدید به کسانی داده می شود که قدرت محاسباتی خود را صرف کشف بلاک های جدید، پر کردن آن ها با داده ها و اضافه کردن آن ها به بلاک چین می کنند. استیکینگ به کسانی که نقش مشابهی را ایفا کنند با قفل کردن تعدادی سکه در یک قرارداد هوشمند، پاداش می دهد. این روشی است که بلاک چین هایی مانند Tezos عمل می کنند و این مدلی است که اتریوم با ارتقا ۲.۰ خود به سمت آن حرکت می نماید.
بازده و سودمندی– هر کسی که دارای ارز دیجیتال است را قادر میسازد تا توکنهای بیشتری کسب کند. میتوانید وجوه خود را به هر کسی که میخواهد از طریق قراردادهای هوشمند قرض دهید، سود و اصل را به صورت توکن به دست آورید. بازده، استخرهای عظیمی از بازده را در صرافیهای غیرمتمرکز (DEX) ایجاد میکند. پلتفرم های مالی غیرمتمرکز بازدهی بالایی برای ترغیب مردم به خرید و سهام توکن ها ارائه می دهند. توکن ها در استخرهای نقدینگی قرار می گیرند، استخرهای عظیم رمزارزها که اموری مانند صرافی های غیر متمرکز و پلتفرم های وام دهی را اداره می کنند؛ این بازدهی در قالب توکن های جدید پرداخت می شود.
مطالب مرتبط: داستان بلاکچین همراه با تاریخچه
توکن سوزی– برای جلوگیری از تورم، پروتکلهای رمزنگاری باید توکنها را بسوزانند تا بهطور دائم آنها را از گردش خارج کنند. از آنجایی که تعداد توکن های در گردش کمیاب می شود، قیمت احتمالاً افزایش می یابد. بایننس توکن اصلی خود BNB را می سوزاند تا کل عرضه خود را کاهش دهد. در نوامبر ۲۰۱۹، استلار ۵۵ میلیارد توکن XLM، حدود ۵۰ درصد از کل عرضه خود را از بین برد که منجر به افزایش قیمت کوتاه مدت بیش از ۳۰ درصد شد. برخی از بلاک چین ها یا پروتکل ها توکن های غیرقابل معاوضه را برای همیشه از چرخه خارج می کنند تا عرضه سکه در گردش را کاهش دهند. براساس قوانین عرضه و تقاضا، کاهش عرضه توکن باید به حمایت از قیمت آن کمک نماید؛ زیرا توکن های باقی مانده در گردش کمیاب تر می شوند. در آگوست ۲۰۲۱، اتریوم شروع به سوزاندن بخشی از توکن های ارسال شده به عنوان کارمزد تراکنش به جای ارسال آن ها به ماینرها کرد.
عرضه، منابع محدود در مقابل منابع نامحدود– یک معیار اصلی در اقتصاد توکنی پروژه های مختلف، تامین سکه است. شما باید کل و همچنین عرضه در گردش را در نظر بگیرید. به عنوان مثال، بیت کوین (BTC)، کل عرضه را به ۲۱ میلیون سکه محدود می کند و انتظار می رود آخرین سکه در حدود سال ۲۱۴۰ ضرب شود. از سوی دیگر، سولانا (SOL)، مجموعا ۵۰۸ میلیون SOL عرضه دارد. پروژههای توکن غیرقابل تعویض (NFT) نیز تعداد توکنهایی را که قرار است ضرب شوند، محدود میکنند. برای مثال CryptoPunks دارای امتیاز ۱۰۰۰۰ پانک در قراردادهای v1 و v2 است، در حالی که Bored Ape Yacht Club در مجموع ۹۹۹۹ NFT دارد. نادر بودن و انحصاری بودن منجر به قیمت بالاتر NFTها می شود. اقتصاد توکنی، حداکثر عرضه توکن را تعیین می کند. به عنوان مثال، در مورد بیت کوین، همان طور که می دانید بیش از ۲۱ میلیون سکه را نمی توان استخراج کرد و انتظار می رود آخرین سکه در حدود سال ۲۱۴۰ وارد گردش شود. اتریوم، در مقابل، محدودیت حداکثری ندارد؛ اگرچه صدور آن در هر سال محدود است. پروژه های NFT (توکن غیرقابل معاوضه)کمیابی را تا حد زیادی افزایش می دهند؛ برخی مجموعه ها ممکن است تنها یک NFT را برای یک اثر هنری ایجاد نمایند.
تخصیص توکن و دوره های واگذاری– تخصیص دقیق توکن به سهامداران در حال حاضر در پروژه های رمزنگاری یک هنجار است. برای ایجاد اعتبار محصول، در حال حاضر رویه این است که برای توکنهایی که به سرمایهگذاران خطرپذیر یا توسعهدهندگان واگذار می گردد، یک دوره تخصیص داده شود. دوره واگذاری توکن های توسعه دهندگان را برای مدت معینی قفل نگه می دارد، بنابراین سرمایه گذاران را از شر عاملان طرح های پلمپ و تخلیه نجات می دهد. برخی از پروژه های رمزنگاری توزیع دقیق توکن ها را به خود اختصاص می دهند. اغلب، تعداد معینی از توکنها برای سرمایهگذاران یا توسعهدهندگان مخاطرهآمیز رزرو میشود، اما نکته مهم این است که آنها میتوانند آن توکنها را تنها پس از یک زمان مشخص بفروشند. این امر به طور طبیعی بر عرضه در گردش سکه در طول زمان تأثیر می گذارد. در حالت ایدهآل، تیم پروژه سیستمی را پیادهسازی میکند که در آن توکنها به گونهای توزیع میشوند که تأثیر آن بر عرضه در گردش و قیمت توکن را تا حد امکان کاهش میدهد.
چه کسی تصمیم می گیرد؟
همه این تصمیمات در سطح پروتکل گرفته می شوند و اکثر توکن ها توسط توسعه دهندگان موسس آن در یک کد کامپیوتری مخصوص ارز دیجیتال آماده می گردد. قبل از اینکه یک ارز دیجیتال منتشر شود، توکن های آن اغلب در یک وایت پیپر خلاصه می شوند. وایت پیپر یک سند درون برنامه ای است که توضیح می دهد ارز دیجیتال پیشنهادی چه کاری را چگونه انجام خواهد داد و همچنین هر فناوری اساسی چگونه کار خواهد کرد.
مشهورترین آن ها مقاله سفید بیت کوین است که پایه و اساس اولین ارز دیجیتال کاربردی با فن آوری دفترکل توزیع شده به نام بلاک چین را بنا نهاد. این شرکت به طور بحرانی، راه حلی برای مشکل «خرج دوگانه» ارائه داد که قبلاً از موفقیت پرداخت های دیجیتال و هزینه های بدون نقد جلوگیری می کرد.
اقتصاد توکنی – نظریه بازی در عمل
بسیاری از توکنها به اصطلاح توکنهای کاربردی هستند، به این معنی که هدف خاصی در یک اکوسیستم خاص دارند – به عنوان مثال، AMP برای یک سیستم سپرده غیرمتمرکز استفاده میشود و توکن DeFi Pulse Index Coop یک صندوق شاخص غیرمتمرکز را برای توکنهای DeFi برتر قدرت میدهد.
تئوری بازی یک مفهوم اقتصادی است که فرض میکند معاملهگران بازیگران منطقی هستند و با توجه به مشوقهای خاصی در نهایت به انتخاب بهینه (مانند شرطبندی ETH برای کسب بازده بالا، استخراج بیتکوین و غیره) میپردازند. برای مثال، دو برنامه توکنومیک بسیار متفاوت را با هم مقایسه کنید: برنامه Olympus DAO، پروژه ارز ذخیره غیرمتمرکز بحث برانگیز، و برنامه Loot، بازی برگه شخصیت NFT که توسط کارآفرین و برنامه نویس کامپیوتر، هافمن، که از بنیانگذار میزبانی ویدیویی سرویس Vine بود، ساخته شده است.
در چند سال گذشته، دارندگان توکن توانستهاند با رای دادن با استفاده از توکنها از طریق سازمانهای مستقل غیرمتمرکز یا DAO به قوانینی که اقتصاد یک ارز دیجیتال را تعریف میکنند، رأی دهند. به عنوان مثال، یک DAO ممکن است به تغییر تعداد توکن های صادر شده به سهامداران رای دهد – کسانی که توکن ها را برای اعتبارسنجی تراکنش ها متعهد می نمایند.
به عنوان مثال، Olympus DAO نوعی صندوق بزرگ غیرمتمرکز بازار پول را اداره میکرد که در آن کسانی که میخواستند یک ارز ذخیره قابل اعتماد ایجاد نمایند، از وجوه اضافی که به این استخر میپیوندند، بهره میبردند. با توجه به مدل تئوری بازی پروژه (که توسط میم (۳،۳) محبوب شده است)، منطقیترین انتخاب این بود که OHM را در پروتکل ترکیب خودکار پروتکل قرار دهیم.
این به خاطر توکن های پروتکل بود؛ شما با توکن سازی اتریوم، ارز ذخیره غیر متمرکز را تقویت می کنید و به مردم اجازه می دهید اوراق قرضه بیشتری بخرند. در نهایت پس از اینکه سرمایه گذارانی که از استخر نقدینگی OHM در یک پلتفرم شخص ثالث استفاده می کردند، منحل شدند، بسیاری از افراد اقدام به فروش OHM کردند که باعث شد قیمت به طرز چشمگیری کاهش یابد و سایر سرمایه گذاران را از توکن دور نماید.
از سوی دیگر، Loot یک پروژه NFT است که توسط هافمن ایجاد شده است. توکن های آن به هر کسی اجازه می دهد تا به محض راه اندازی Loot را خریداری کند؛ ۱۰۰۰۰ برگه شخصیت که آیتم هایی را که شخصیت ها در یک بازی استیبل کوینی مورد استفاده قرار می دهند، تقریبا بلافاصله فروخته می شوند. توکن های بازی هافمن ها بسیار کمیاب بودند؛ زیرا در توییتر تنها ۱۰۰۰۰ برگه شخصیت وجود داشت.
حکمرانی توکن و هماهنگی غیرمتمرکز
حاکمیت این روزها نقش بزرگی در اقتصاد توکنی ایفا می کند. بسیاری از توکنها بهعنوان توکنهای به اصطلاح حاکمیتی عمل میکنند، به این معنی که به دارندگان حق رأی داده میشود تا بر قوانین و تصمیمات آینده یک پروژه تأثیر بگذارند. همه این امور به نام تمرکززدایی شناخته می شود. به جای اینکه یک گروه متمرکز از توسعهدهندگان، شاتها را فراخوانی کنند، دارندگان توکن میتوانند در مورد نحوه اجرای پلتفرم رای دهند.
برای درک بهتر به توکن های حاکمیتی مانند سهام در یک شرکت سهامی عام فکر کنید، البته شرکتی بدون مدیر عامل.
پلتفرم های DeFi از طریق DAOs ، نام داده شده به یک سیستم حاکمیتی که متکی بر حاکمیت توکن است، عمل می کنند.
توکن ها برای موفقیت یک پروژه حیاتی هستند؛ همان طور که یک مدیرعامل بی پروا می تواند یک شرکت را به مرحله اجرا درآورد، تصمیمات ضعیف حاکمیت می تواند پروژه های برتر دیفای را از بین ببرد.
اگر همه چیز خراب شود، همیشه می توان با “هارد فورکینگ” یک رمزارز فرآیند کپی کردن یک ارز دیجیتال بلاک چین، ایجاد چند تغییر سازگار بدون پشتوانه و مهاجرت ارزهای دیجیتال و اعتبارسنج های قدیمی به شبکه جدید، یک برنامه توکنی جدید را به وجود آورد.
تحلیل اقتصاد توکنی
عرضه و تقاضای ارزهای دیجیتال تعیین کننده اصلی قیمت آنها هستند. بیایید بررسی نماییم که توسعه دهندگان چگونه بر اقتصاد توکنی کار می کنند:
جانب عرضه (The supply-side)
در اصل، اقتصاد همه چیز در مورد درک عرضه و تقاضای یک ارز است. این دو عامل بینشی را در مورد مطلوب بودن یک ارز مشخص می دهد. همین تئوری در اقتصاد توکنی نیز کار می کند و به شما ایده روشنی در مورد عرضه یک توکن و تقاضای آن می دهد.
اجازه دهید ابتدا جانب عرضه را بررسی کنیم. ما باید تعیین کنیم که آیا ارزش یک توکن به صورت واقعی افزایش مییابد یا با توجه به عرضه، ارزش آن افزایش مییابد. تئوری اقتصادی معتقد است که اگر توکن های کمتری در گردش باشد، ارزش یک توکن افزایش می یابد. به این پدیده کاهش قیمت می گویند. از طرف دیگر، اگر تعداد کل توکن ها افزایش یابد، ارزش کاهش می یابد. این همان تورم است.
هنگام بررسی جانب عرضه، لازم نیست عواملی مانند ابزار، ظرفیت ایجاد درآمد برای دارندگان آن یا دیگران را در نظر بگیرید. تنها معیار تغییر عرضه در طول زمان است. شما تعداد توکنهای موجود در حال حاضر را در نظر میگیرید، عددی که به صورت الگوریتمی تنظیم شده است تا در آینده در طول فرآیند انتشار استخراج یا منتشر شود.
بررسی جانب عرضه بیت کوین به درک بهتر آن کمک می کند. همانطور که گفته شد، سقف عرضه آن ۲۱,۰۰۰,۰۰۰ بیت کوین است که با نرخی که هر چهار سال یا تا سال ۲۱۴۰ نصف می شود. بیش از ۱۹,۰۰۰,۰۰۰ بیت کوین تا ژوئن ۲۰۲۲ استخراج شده است، بنابراین ۲,۰۰۰,۰۰۰ بیت کوین دیگر در آینده منتشر خواهد شد. ۱۲۰ سال. این بدان معناست که تنها حدود ۱۰ درصد از بیت کوین برای بیش از ۱۰۰ سال از سال ۲۰۲۲ استخراج می شود و هرگونه فشار تورمی جدی را رد می کند.
جانب تقاضا (The demand side)
جانب عرضه هیچ ارزشی ایجاد نمی کند. در عوض، این جانب تقاضا است که یک نشانه را ارزشمند می نماید. اجازه دهید این پدیده را درک کنیم.
یک عرضه ثابت به طور خودکار به ارزش تبدیل نمی شود. مردم باید باور کنند که این چیزها در حال حاضر ارزش دارند و در آینده نیز ارزشمند هستند. برای تعیین اینکه آیا یک توکن مورد تقاضا خواهد بود یا خیر، باید بازگشت سرمایه (ROI)، تئوری بازی و الگوهای رفتاری را بررسی نمایید.
بازگشت سرمایه یا ROI
ROI به جریان نقدی اشاره دارد که انتظار می رود یک توکن برای شخصی که فقط آن را در اختیار دارد ایجاد کند. به عنوان مثال، یک دارنده Avalanche (AVAX)، میتواند توکنهای خود را برای ایمن کردن شبکه و کسب درآمد بیشتر AVAX در این فرآیند به اشتراک بگذارد. برخی از پروتکل ها به سهامداران اجازه می دهد تا سهمی از درآمد پروتکل را به خانه ببرند. برای مثال، هر کسی که دارای SushiSwap (SUSHI) باشد، حق دریافت درآمد خود پروتکل را دارد.
اگر توکن ROI ذاتی نداشته باشد، مردم قصد نگهداری آن را نخواهند داشت. اگر به این نتیجه رسیدید که دیگران به ارزش توکن اعتماد دارند، به این نتیجه می رسید که پول خود را در آن قرار دهید.
سطوح انرژی جامعه
شور و شوق جامعه بینشی را در مورد باور افرادی که سرمایه یا احساسات خود را در این نشانه قرار داده اند ارائه می دهد. سطح انرژی آنها را در Discord، توییتر و سایر رسانه های اجتماعی اندازه گیری کنید. مشخص نمایید که افراد چه مدت در جامعه فعال بوده اند. آیا آنها مایلند که نماد را بخشی از هویت خود کنند؟
علاوه بر این، سطوح انرژی جامعه یک محرک کلیدی برای تقاضای آتی برای توکن است. یک مثال بارز از اینکه چگونه باور ساده میتواند یک توکن را به پیش ببرد، Dogecoin (DOGE) است. یک توکن میم به لطف پیروان فرقه مانند خود به برترین توکن های رمزنگاری راه یافت.
مطالب مرتبط: سرمایه گذاری توکن ها در اقتصاد توزیع شده
بررسی چند مثال در مورد اقتصاد توکنی
مثال بیت کوین
در مجموع، تنها ۲۱ میلیون بیت کوین تولید خواهد شد. مجموع عرضه بیت کوین به حدود ۲۱۴۰ خواهد رسید. تا آن زمان، تعداد سکه های جدیدی که از طریق فرآیند استخراج ایجاد می شوند، تقریباً هر چهار سال یکبار به نصف کاهش می یابد. این به نصف شدن بیت کوین معروف است و برای ایجاد یک چیز جدید طراحی شده است که اقتصاددانان آن را کمبود می نامند، بنابراین فشار رو به بالا بر قیمت ها ایجاد می کند.
در حالی که ۲۱ میلیون از کل عرضه بیت کوین ممکن است عدد بسیار بزرگی به نظر برسد، در مقایسه با حدود ۸ میلیارد نفر روی زمین، آشکارا بسیار کم است. همین عدم تعادل است که باعث می شود بسیاری از مردم بیت کوین را با طلا مقایسه کنند و آن را به عنوان پول “سخت” تصور کنند.
به عنوان اولین رمزارز ایجاد شده، فرآیند صدور و زمان بندی بیت کوین راه را برای دیگران پیشرو کرده است. به عنوان مثال، بیت کوین کش، بیت کوین اس وی و زی کش نیز دارای سقف ۲۱ میلیون سکه هستند. سایرین مانند لایت کوین از همین چارچوب استفاده می کنند اما تعداد کلی بیشتری دارند.
دوج کوین و گرین
با این حال، سکه هایی وجود دارند که برنامه آنها بسیار متفاوت است. به عنوان مثال، دوج کوین و گرین هر دو دارای صدوری هستند که برای هر بلوک جدیدی که برای همیشه ایجاد می شود یکسان است، به این معنی که عرضه توکن آنها اساساً نامحدود است.
عرضه در گردش دوج کوین تا سپتامبر ۲۰۲۱ در حال حاضر ۱۳۱.۱۳ میلیارد است، بدون حداکثر عرضه ثابت. طرفداران دوج کوین، که شامل میلیاردرهای با سابقه هستند، استدلال می کنند که این توکنومیک چیزی است که آن را تبدیل به یک ارز قابل استفاده می کند.
بنیانگذاران گرین امیدوارند که این ویژگی باعث شود که قیمت ثابت نگه داشته شده و در نتیجه تبدیل به یک ارز قابل استفاده تر شود. سالها طول می کشد تا بفهمیم که آیا این واقعاً اتفاق می افتد یا خیر.
در بین این دو موقعیت، تعداد زیادی سکه و توکنهای زیادی وجود دارد – بسیاری از آنها روی اتریوم کار میکنند – که حداکثر صدور را دارند، اما این تعداد بسیار زیاد است. به عنوان مثال، ترون مجموعاً بیش از ۱۰۰ میلیارد عرضه دارد.
همچنین شرایطی وجود دارد که با در نظر گرفتن آنها تعداد سکه ها یا توکن ها کاهش می یابد. برخی از پروژهها قوانینی را ایجاد کردهاند که در آن تعداد معینی سوزانده میشود – به این معنی که آنها به کیف پولی که قابل بازیابی نیست – در بازههای زمانی تعیینشده منتقل میشوند. سوزاندن معمولاً به کارمزدهای عملیاتی مربوط می شود، به طوری که هر چه یک دارایی بیشتر استفاده شود، نشانه های آن سریعتر سوزانده می شود.
چرا اقتصاد توکنی هنگام سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال مهم است؟
ست کلارمن، افسانه سرمایهگذاری ارزشی، در کتاب سرمایهگذاری معروف خود، Margin of Safety، توضیح میدهد که «در کوتاهمدت عرضه و تقاضا به تنهایی قیمتهای بازار را تعیین میکنند». اگر باور داشته باشیم که درست است و در مورد داراییهای رمزنگاری با استفاده از فناوری بلاک چین و همچنین بازار سهام اعمال میشود، درک عواملی که بر عرضه یا تقاضا تأثیر میگذارند هم برای سفتهبازان و هم برای سرمایهگذاران اهمیت حیاتی دارد.
در این صورت، تعدادی فاکتور وجود دارد که باید هنگام بررسی توکنومیکس کریپتو در نظر گرفت. شاید مهمترین چیز این باشد که بدانیم ارز دیجیتال چگونه استفاده خواهد شد. آیا ارتباط واضحی بین استفاده از پلتفرم یا سرویس در حال ساخت و دارایی وجود دارد؟ اگر وجود داشته باشد، احتمال زیادی وجود دارد که یک سرویس رو به رشد نیاز به خرید و استفاده داشته باشد که در نهایت به افزایش قیمت کمک می کند. در صورت وجود نداشتن، توکن برای چه چیزی می تواند استفاده شود؟
اقتصاد توکنی در تعیین ارزش ارزهای دیجیتال
اقتصاد توکنی همچنین به عنوان راهنمایی برای درک میزان ارزش یک دارایی در آینده مفید است. به عنوان مثال، بسیاری از افرادی که تازه وارد بازار رمزارز شده اند، چیزی شبیه به این فکر می کنند: «اگر این سکه به اندازه بیت کوین ارزشمند شود، روزی…» در حالی که در واقعیت ممکن است هرگز امکان پذیر نباشد. به عنوان مثال، بیایید به دو سکه ذکر شده در بالا، بیت کوین کش و ترون فکر کنیم. بیت کوین کش همان عرضه کل بیت کوین را دارد، بنابراین فکر کردن به اینکه ممکن است یکی در طول زمان به اندازه دیگری ارزشمند شود، مشروعیت دارد و ممکن است. با این حال، با وجود بیش از ۱۰۰ میلیارد ترون، برای اینکه یک سکه به هزاران دلار ارزش داشته باشد، ترون باید به با ارزش ترین تجارت در تاریخ جهان تبدیل شود – چقدر احتمال دارد این اتفاق بیفتد؟
در حالی که به نظر می رسد این سؤالات به پاسخ های پیچیده ای نیاز دارند، اما راهی اضافی برای مشاهده دارایی های رمزنگاری شده ارائه می دهند و به درک اینکه آیا یک دارایی احتمال بیشتری نسبت به دیگری دارد آینده خوبی دارد یا خیر کمک می نمایند.