آموزش فناوری بلاکچین

کاربرد بلاکچین در بازار و بازاریابی قسمت اول

کاربرد بلاکچین در بازار

فهرست مطالب

معرفی بلاکچین

ویژگی های فناوری بلاک چین

ایجاد اختلال در بازاریابی با فناوری بلاک چین

ترویج بی واسطه گری

مبارزه با کلاهبرداری کلیک در بازاریابی

 

گسترش پلت‌فرم‌های پیچیده تجارت الکترونیک همراه با برنامه‌های کاربردی تلفن همراه باعث رشد تجارت بین مصرف‌کننده (B2C)، ساختارهای سازمانی تغییر شکل داده و فرآیندهای باارزش جدید شده است. به طور همزمان، فناوری‌های جدید پویایی بازاریابی برند را تغییر داده‌اند و امکان دسترسی گسترده‌تر و هدف‌گیری شخصی‌تر را با هدف افزایش اعتماد به برند و افزایش وفاداری مشتری فراهم کرده‌اند. امروزه، اینترنت به بازاریابان این امکان را می دهد که عمیق تر به بازارهای موجود خود نفوذ کنند، بازارهای آنلاین و تقاضاهای جدیدی ایجاد کنند. این تعامل پویا در بازار از فناوری‌های جدید برای هدف قرار دادن مشتریان به طور مؤثرتر استفاده می کند. در این مقاله مفهومی، ما در مورد اینکه چگونه فناوری بلاک چین می‌تواند به طور بالقوه بر فعالیت‌های بازاریابی شرکت تأثیر بگذارد، بحث می‌کنیم. به طور خاص، نشان می‌دهیم که چگونه فناوری بلاک چین به عنوان نوآوری افزایشی عمل می‌کند و پارادایم مصرف‌کننده محور را تقویت می‌کند. علاوه بر این، فناوری بلاک چین باعث کاهش واسطه‌گری می‌شود، به مبارزه با تقلب می‌پردازد، اعتماد و شفافیت را تقویت می‌کند، حفاظت از حریم خصوصی را افزایش می‌دهد، امنیت را تقویت می‌کند و برنامه های وفاداری خلاق را فعال می‌کند. شش قسمت را ارائه می کنیم که تحقیقات آینده مرتبط با کاربرد بلاک چین را در زمینه بازاریابی هدایت می‌کند.

کاربرد بلاکچین در بازار

معرفی

 

بازاریابی مشتری محور برای شرکت هایی که می‌خواهند در محیط‌های B2C به شدت مورد مناقشه زنده بمانند بسیار مهم است. بازاریابی به شرکت‌ها کمک می‌کند تا ارزشی را که مصرف‌کننده درک می‌کند و تجربه‌ای که از یک محصول یا خدمات به دست می‌آورد، درک و توضیح دهند. روش های ارتباطی که یک شرکت انتخاب می‌کند ممکن است از صنعتی به صنعت دیگر متفاوت باشد. با این حال، اهداف و چالش های اساسی مربوط به مشارکت مصرف کننده باقی می‌ماند. افزایش فناوری‌های جدید اغلب تأثیری دموکراتیک‌ برای شرکت‌ها و مصرف‌کنندگان دارد و از دامنه و اندازه شرکت فراتر می‌رود و فناوری‌های جدید را برای شرکت‌های کوچک‌تر مقرون به صرفه‌تر می‌کند. با وجود بازده مالی نامشخص، شرکت‌های کوچک اکنون در فناوری‌ها و پلتفرم‌های مبتنی بر هزینه سرمایه‌گذاری می‌کنند که از نظر آن‌ها برای حفظ موقعیت رقابتی در بازارهایشان ضروری است. با توجه به این روند، ظهور “Mar-tech” به عنوان ترکیبی از راه حل‌های اتوماسیون بازاریابی و فناوری به طور مثبت بر نحوه دسترسی و تعامل شرکت ها با مشتریان خود تأثیر گذاشته است. آن‌ها نه تنها شیوه کار را برای گسترش یک شرکت تغییر شکل می دهند، بلکه انتظارات مشتریان را تغییر داده و افزایش می‌دهند، بنابراین پویایی روابط مشتری و برند را تغییر می دهند.

در اقتصاد جدید، برندها دیگر تنها بر اجرای یک کمپین تمرکز نمی‌کنند. در عوض، آنها از اشکال جدید تعامل و گفتگو با مصرف‌کننده برای گسترش پوشش بازار خود و اجرای یک استراتژی ارتباطی بازاریابی هم‌افزایی و هماهنگ‌تر استفاده می‌کنند. امروزه شرکت‌ها در حال ایجاد مجموعه‌ای از فناوری‌ها و بهره‌برداری از کانال‌های رسانه‌ای مختلف و روش‌های تبلیغاتی برای جایگاه برندهای خود و همچنین فروش محصولات، خدمات و ایده‌های خود هستند. بازاریابی دیجیتال از کانال‌های جدیدی در رسانه‌های اجتماعی استفاده می‌کند که قابلیت‌های جدید، نوآورانه، مقرون‌به‌صرفه و تأثیرگذار را برای تعامل با مشتریان در اختیار شرکت‌ها قرار می‌دهد. به نوبه خود، مشتریان در حال تبدیل شدن به بخشی جدایی ناپذیر از گفتگوی تعامل در حال تکامل هستند و تأثیر خود را بر فرآیند بازاریابی تقویت می کنند.

مطالب مرتبط: تاثیر بلاکچین بر بازاریابی

رشد اینترنت، همراه با فناوری های نوظهور، تأثیر قابل توجهی بر بازاریابی سنتی (یعنی محصول، قیمت، مکان و تبلیغات) گذاشته است. به عنوان مثال، فناوری‌های پیشرفته که اغلب با عنوان تجزیه و تحلیل داده‌های بزرگ نامیده می‌شوند، به شرکت‌ها اجازه داده‌اند تا مجموعه‌های داده‌های بزرگ و پیچیده را جمع‌آوری کنند و از تجزیه و تحلیل‌های پیچیده برای دستیابی به بینش بیشتر مصرف‌کننده استفاده کنند. به همین ترتیب، خرده فروشان و کسب و کارهای آنلاین به طور فزاینده‌ای در رسانه‌های اجتماعی به عنوان بخشی از شیوه های ارتباطات بازاریابی خود سرمایه گذاری می کنند و تلاش می کنند تا از رقبای خود پیشی بگیرند. در این راستا، DeMers (2016) پیش‌بینی کرد که روند خرید سایبری احتمالاً با افزایش تمایل مصرف‌کننده در آینده برای شرکت در تجارب خرید آنلاین تشدید می‌شود. در نتیجه، افراد بیشتری در ایالات متحده ترجیح می‌دهند خرید خود را به صورت آنلاین انجام دهند تا خرید از فروشگاه‌های فیزیکی و بطور سنتی. فناوری‌های مدرن، مصرف‌کنندگان را در مقابل چالش های امنیت، حریم خصوصی، اعتماد و شفافیت قرار می‌دهد. پرابهاکر (۲۰۰۰) استدلال می کند که هر بار که افراد در یک تراکنش آنلاین شرکت می کنند، دنباله‌ای دیجیتالی از اطلاعات دقیق در مورد هویت خود، ترجیحات خرید، عادات خرج کردن، جزئیات کارت اعتباری و سایر اطلاعات شخصی قابل شناسایی (PII) را از خود به جای می‌گذارند (یعنی داده هایی که می توان برای شناسایی یک فرد خاص استفاده کرد). از منظر حفظ حریم خصوصی، این وضعیت در طول سال‌ها بدتر شده است زیرا شیوه‌های جمع‌آوری داده‌ها همه‌کاره‌تر و همه‌جانبه‌تر شده‌اند. کسب ‌وکارهای آنلاین معمولاً در برآوردن الزامات نظارتی شکست می‌خورند و نشت‌های حریم خصوصی بسیار رخ داده است و تأثیر زیادی بر اعتماد مصرف‌کنندگان می‌گذارد. در نتیجه، آگاهی مصرف‌کننده افزایش می‌یابد، سوء ظن آنها افزایش می‌یابد و آنها در مورد تراکنش‌های آنلاین محتاط‌تر هستند، زیرا PII آنها می‌تواند بدون اجازه آنها برای سود مالی استفاده یا فروخته شود. اجتناب از خرید آنلاین راه حلی نیست زیرا خرده فروشان فروشگاه‌های فیزیکی و سنتی نیز استفاده از کارت های باشگاه مشتریان را تشویق می‌کنند و یک پایگاه داده متمرکز را حفظ می کنند که ممکن است در معرض هک یا سوء استفاده قرار گیرد. علاوه بر این، بسیاری از کشورهای در حال توسعه مقررات حفظ حریم خصوصی برای محافظت از PII مصرف کنندگان ندارند. بنابراین، برندها باید در جریان آخرین قوانین حفظ حریم خصوصی باشند، انتظارات مصرف‌کننده را درک کنند و با نوآوری‌های فناوری و بهترین شیوه‌ها به‌روز باشند. حامیان افزایش حریم خصوصی مصرف کننده پیشنهاد می‌کنند که سیستم‌ها باید با چارچوب “براساس طراحی حریم خصوصی ” ساخته شوند.

بلاکچین و بازاریابی

 

تبلیغات اخیر در مورد فناوری بلاک چین منجر به موارد استفاده امیدوارکننده در زمینه هایی مانند امور مالی، مدیریت زنجیره تامین، مراقبت های بهداشتی، گردشگری، املاک و زمینه بازاریابی شده است. ویژگی اصلی فناوری بلاک چین که در ابتدا برای زیربنای ارز دیجیتال بیت کوین راه‌اندازی شد، ارتباط همتا به همتا است که نیاز به اشخاص ثالث متمرکز برای کنترل جریان تراکنش‌ها را از بین می‌برد. Treiblmaier بلاکچین را به عنوان یک دفتر دیجیتال، غیرمتمرکز و توزیع شده تعریف می‌کند که در آن تراکنش‌ها به ترتیب زمانی ثبت و اضافه می‌شوند، با هدف ایجاد رکوردهای دائمی و بدون دستکاری. یک پیکربندی خاص بلاک چین معمولاً ترکیبی از چندین فناوری، ابزار و روش است که به یک مشکل خاص یا مورد استفاده تجاری می پردازد. بنابراین، مدیران بازاریابی باید کاربرد بلاک چین را به عنوان یک پروتکل ارتباطی که انتقال از اینترنت اطلاعات به اینترنت با ارزش و اعتماد را نشان می‌دهد، درک کنند.

در این مقاله، امکانات و کاربرد بلاک چین را از دیدگاه بازاریابی مورد بحث قرار می‌دهیم. علیرغم ادبیات رو به رشد در مورد پتانسیل های کاربرد بلاک چین، تحقیقات آکادمیک دقیق تری برای نشان دادن اینکه چگونه این فناوری نوظهور می تواند به طور بالقوه لایه‌ای اساسی برای افزایش شفافیت و اعتماد در فعالیت های بازاریابی ایجاد کند، مورد نیاز است. ساختار این مقاله به شرح زیر است: در ویژگی های فناوری بلاک چین به طور خلاصه مفهوم فناوری بلاک چین و برخی از ویژگی های کلیدی آن را بررسی می‌کنیم. در اختلال در بازاریابی با فناوری بلاک چین، حوزه‌های مختلفی را مورد بحث قرار می‌دهیم که در آن‌ها این فناوری می‌تواند بر فعالیت‌های بازاریابی تأثیر بگذارد و برای برندها و مصرف‌کنندگان به طور یکسان مفید باشد. در بخش پایانی، مقاله را خلاصه می‌کنیم و جهت‌های تحقیقاتی آینده را برجسته می‌کنیم. در این مقاله، ما به اطلاعات قابل شناسایی شخصی به عنوان PII اشاره می‌کنیم و اصطلاحات «مصرف‌کنندگان» و «مشتریان» ممکن است به جای یکدیگر استفاده شوند، مگر اینکه طور دیگری مشخص شده باشد.

ویژگی های فناوری بلاک چین

پس از بحران مالی جهانی ۲۰۰۷-۲۰۰۸، کاهش قابل توجهی در اعتماد عمومی به سیستم بانکداری مرسوم حاکم شد. علاقه مندان به فناوری و توسعه دهندگان نرم افزار یک سیستم مالی جایگزین را ایجاد کردند که خارج از حوزه نفوذ اشخاص ثالث قابل اعتماد متعارف است. ساتوشی ناکاموتو با نام مستعار ارز دیجیتال، بیت کوین را به عنوان یک سیستم نقدی الکترونیکی همتا به همتا پیشنهاد کرد. این فناوری جدید بر پروتکلی از قوانین و تکنیک‌های رمزنگاری برای پردازش تراکنش ها متکی است. این موارد شامل استفاده از هش کردن، زمان بندی، مکانیسم های اجماع (مجموعه قوانینی است که به گره های شبکه اجازه می‌دهد به توافق متقابل برسند) و رمزگذاری نامتقارن با استفاده از کلیدهای عمومی و خصوصی است. مدل کریپتوکارنسی پیشنهادی نه تنها به طرز هوشمندانه‌ای مشکل خرج کردن مضاعف را حل کرده است، بلکه الگوی جدیدی را برای انجام تراکنش‌ها و مبادله ارزش در یک محیط آنلاین ارائه می‌کند. به‌طور دقیق‌تر، هر تراکنشی که در زنجیره بلوکی راه‌اندازی می‌شود، از مجموعه‌ای از قوانین از پیش تعریف‌شده پیروی می‌کند که مبتنی بر امنیت، تأییدپذیری و اجماع همتا برای اطمینان از اعتبار تراکنش‌ها هستند. همه تراکنش‌ها مهر خورده توسط زمان هستند، در مجموعه داده‌هایی به نام بلوک‌ها ثبت می‌شوند و به‌طور متوالی زنجیره‌بندی می‌شوند (به عنوان مثال، هر هدر بلوک حاوی هش هدر بلوک قبلی است) تا دفتر کل را تشکیل دهد. دستکاری یک رکورد تراکنش عمومی از نظر فنی دارای مشکل و غیرممکن است، زیرا به قدرت محاسباتی قابل توجهی برای تغییر هش رمزنگاری بلوک‌های قبلی در زنجیره نیاز دارد.

فراتر از اصطلاحات مخصوص ارزهای دیجیتال، بلاک چین نه تنها ترکیبی از فناوری‌ها، بلکه ادغام چندین فناوری است. اکثر محققان و متخصصان معمولاً زنجیره بلوکی را به عنوان یکی از روش‌های خانواده فناوری دفتر کل توزیع شده می‌دانند. علاوه بر این، دفتر کل یک کتاب مجازی یا مجموعه ای منحصر به فرد از تمام تراکنش های انجام شده توسط طرف های مبادله زنجیره بلاک است. این فناوری را می توان به عنوان روشی جدید برای احراز هویت دارایی های مورد استفاده در یک معامله در نظر گرفت و می‌تواند برای بسیاری از فعالیت ها و عملکردهای تجاری اعمال شود. در بخش‌های بعدی، به بررسی کاربرد بلاک چین در بازار می پردازیم و توضیح خواهیم داد که چگونه ویژگی‌های اصلی فناوری بلاک چین، عملکردها و برنامه‌هایی را فعال می‌کند که می‌توانند اساساً استراتژی‌های بازاریابی را تغییر دهند.

بازاریابی و بلاکچین

ایجاد اختلال در بازاریابی با فناوری بلاک چین

مطالعات آکادمیک دقیق در مورد برنامه های بلاک چین در بازار و در حمایت از فعالیت‌های بازاریابی کمیاب است. با وجود این، در ادبیات مبتنی بر تخصص، مزایای بلاک چین در بازار غیرقابل انکار است. در این مقاله، با شناسایی چندین حوزه تحقیقاتی مهم، پایه و اساس مطالعات آکادمیک آینده را می‌گذاریم. اول و مهم‌تر از همه، فناوری بلاک چین مبتنی بر ارتباطات همتا به همتا است که ساختارهای بازار را با تقویت میانجی‌گری تغییر می‌دهد. حذف واسطه هایی که جریان‌های داده را پردازش و فیلتر می‌کنند و هزینه اضافه می کنند. با ایجاد سوابق داده های تغییرناپذیر و مشترک، فناوری بلاک چین در بازار همچنین می تواند به بهبود کیفیت داده ها و تسهیل دسترسی به داده ها کمک کند. از دیدگاه مصرف‌کننده، فناوری بلاک‌چین این پتانسیل را دارد که با افزایش شفافیت داده‌ها و اطلاعات و بهبود حریم خصوصی و امنیت، روابط مصرف‌کننده را به‌طور اساسی تغییر دهد. همچنین به اشکال نوآورانه برنامه های وفاداری مصرف کننده اجازه می‌دهد که به ایجاد ارزش کمک کند. همه این ویژگی‌ها با جزئیات بیشتر در بخش های زیر مورد بحث قرار خواهند گرفت.

ترویج بی واسطه گری

ظهور اینترنت، واسطه‌گری را امکان پذیر کرده و نحوه توزیع محصولات و خدمات شرکت ها را به شدت تغییر داده است. فناوری‌های جدید جانشین مکانیسم‌های تجاری سنتی شده، اتکا به واسطه‌های سنتی را کاهش داده و اشکال جدیدی از واسطه‌های الکترونیکی را معرفی کرده‌اند. به طور همزمان، اینترنت منجر به ظهور واسطه های آنلاین جدیدی شده است که طیف جدیدی از محصولات و خدمات را ارائه می‌دهند. فرآیند تنظیم مجدد نقش ارزش افزوده از طریق اطلاعات و تغییر کنترل در زنجیره ارزش به بازیگران مختلف، واسطه گری مجدد نامیده می شود. نمونه‌هایی از خدمات ارائه شده توسط واسطه‌های تجارت الکترونیک جدید عبارتند از: واسطه‌گری اطلاعات، قابلیت‌های جستجوی آنلاین، تبلیغات، ارتباطات و ارائه اعتماد. علاوه بر این، رواج رسانه‌های اجتماعی بر نیاز روزافزون کسب‌وکارها برای ارتباط با مشتریان از طریق شبکه‌های اجتماعی و پلتفرم‌های پیام‌رسانی مانند فیس‌بوک، توییتر و یوتیوب تأکید کرده است. این پلتفرم‌ها به جای ایجاد درآمد از طریق پرداخت‌های مشتریان برای محتوا و خدمات، بر درآمد از طریق داده ها و تبلیغات هدفمند متکی هستند. آنها همچنین یک چرخه بدون عیب و نقص ایجاد کرده‌اند که در آن تعامل بیشتر با مصرف کنندگان منجر به انباشت دانش و ادغام بهتر محتوا می شود. در حالی که این واسطه‌های الکترونیکی از کسب‌وکارها و مصرف‌کنندگان با شخصی‌سازی برندها و محصولاتشان حمایت می‌کنند، آنها همچنین قدرت قفل کردن را در پلتفرم‌های اختصاصی خود به دست می‌آورند.

از یک سو، کسب‌وکارها برای تشخیص نیازها و خواسته‌های مشتریان بالقوه خود، وابستگی شدیدی به واسطه‌ها نشان می‌دهند. از سوی دیگر، کسب‌وکارها به دنبال جلب توجه مصرف‌کنندگان هستند، اما اغلب به کانال‌های ارتباطی که توسط بسیاری از واسطه‌های اطلاعاتی ارائه می‌شوند، تکیه می‌کنند، زیرا آنها اطلاعات زیادی در مورد تقاضا برای کالاها و خدمات ارائه می‌دهند (مثلاً، کمیت و نوع آن کالاها و خدمات، قیمت ها و همچنین الزامات تجاری موجود). ممکن است اتفاق بیفتد که این واسطه ها به برندها اجازه نمی‌دهند که تصمیمات خود را بگیرند و بنابراین مانع نوآوری و توانایی آنها برای ایجاد چشم‌اندازهای جدید و پیشنهادات برای رسیدن به هدف می‌شوند. علاوه بر این، اگر کانال ها به طور کارآمد مدیریت نشوند، اسپین آف منجر به سوء تفاهم، از دست دادن مشتریان و دامن زدن به نیت بد خواهد شد. از سوی دیگر، مصرف کنندگان ممکن است از کسب درآمد از داده های خود توسط واسطه های الکترونیکی خوششان نیاید. این رویکرد واسطه ای اغلب مصرف کنندگان را از بهره مندی از مزایای تعامل مستقیم با برندها، مانند ایجاد مشارکت، پشتیبانی مشتری محور و همچنین شخصی‌سازی افزایش یافته و پویا باز می دارد.

بازار و بازاریابی و بلاکچین

برای رسیدگی به نگرانی‌های ذکر شده، فناوری‌های بلاک چین در بازار می‌توانند ابزار مناسبی باشند که برندها و مصرف‌کنندگان را قادر می‌سازد تا واسطه گری را دور بزنند و روابط قوی‌تری ایجاد کنند. این فناوری به برندها اجازه می‌دهد تا کمپین های تبلیغاتی خود را گسترش دهند، قابلیت های هدف‌گذاری مشتری خود را بهبود بخشند و پاسخگویی خدمات را افزایش دهند. ویژگی‌های تعاملی و فراگیر آن به بازاریابان این امکان را می‌دهد تا با دور زدن واسطه‌ها، به طور مؤثر محتوای تجاری خود را به اشتراک بگذارند و هزینه‌ها را کاهش دهند. به عنوان مثال، خرده‌فروشان به طور معمول به شرکت‌ها کارت اعتباری + ۳% پردازش پرداخت می‌کنند و بسیاری از پلتفرم‌های آنلاین کارمزد فهرست‌بندی یا کمیسیون فروش را دریافت می‌کنند. با کاربرد بلاک چین در بازار، برندها می توانند هزینه ها را محدود یا حذف کنند و فعالیت های غیرارزش افزوده را در لایه واسطه حذف کنند. سپس برندها می توانند مشتریان خود را برای به اشتراک گذاری اطلاعات از طریق پاداش های وفاداری (مانند امتیاز، پاداش ارز دیجیتال، پرداخت خرد و مشوق های بازپرداخت نقدی) تشویق کنند. بنابراین، فناوری بلاک چین به طور بالقوه می تواند رابطه مستقیم بین برندها و مصرف کنندگان را تقویت کند. فناوری بلاک چین مدل جدیدی را برای افزایش تعامل و همکاری مصرف کننده آشکار می کند. مصرف‌کنندگان می‌توانند در حالی که به کمپین‌های بازاریابی خود با بررسی‌های معتبر و تأیید شده محصول یا خدمات پاسخ می‌دهند، مستقیماً با برند یا شرکت تعامل داشته باشند. بنابراین این اولین کاربردی است که از بلاک چین استخراج می کنیم:
فناوری بلاک چین با تقویت میانجی گری، ساختارهای بازار جدیدی را ایجاد می کند.

مبارزه با کلاهبرداری کلیک در بازاریابی

ظهور اینترنت به عنوان یک کانال بازاریابی و یک پلت فرم تبلیغاتی، برندها را قادر می سازد تا محصولات و خدمات خود را به صورت آنلاین تبلیغ کنند و روابط خود را با مشتریان خود برقرار و حفظ کنند. اینترنت همچنین یک ابزار ارتباطی کارآمد است که به شرکت‌ها اجازه می‌دهد تا مستقیماً با مصرف‌کنندگان در تعامل باشند و آنها را در مورد آخرین محصولات، خدمات و پیشرفت‌های شرکت خود مطلع کنند. اگرچه اهمیت حضور آنلاین غیرقابل انکار است، شهرت صنعت بازاریابی و تبلیغات با مجموعه ای بی پایان از کلاهبرداری ها، رسوایی ها و کمپین های فریبنده مواجه شده است. از آنجایی که جستجوی حمایت شده آنلاین بر مدل کسب و کار اکثر موتورهای جستجو تسلط دارد، کلاهبرداری کلیک به طور قابل توجهی اعتبار فضای تبلیغات آنلاین را خدشه دار می کند. این پدیده نتیجه ماهیت خودکار تبلیغات آنلاین و پیچیدگی روزافزون بازاریابی هدف است. کلاهبرداری کلیک یک عمل عمدی است که در آن یک شخص یا سازمان تلاش می‌کند با استفاده از اسکریپت‌های خودکار، برنامه‌های رایانه‌ای یا استفاده از افراد حقیقی به منظور تقلید از کاربران قانونی وب برای کلیک بر روی تبلیغات آنلاین، منافع نامشروع به دست آورد یا بودجه تبلیغاتی رقیب را تخلیه کند. کلاهبرداری کلیک به عنوان یک تهدید جدی برای تبلیغات آنلاین شناخته شده است و هزینه های اضافی برای تبلیغ کنندگان تا سال ۲۰۲۲ به ۴۴ میلیارد دلار می‌رسد. انگیزه اقتصادی مرتکب کلاهبرداری و ناشرانی که متهم به ارتکاب کلاهبرداری کلیکی برای افزایش درآمدشان شده اند، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.

اگرچه برخی از موتورهای جستجو سعی در جبران تقلب کلیکی به تبلیغ‌کنندگان دارند، گزارش‌ها نشان داده‌اند که آن‌ها تلاش کرده‌اند تا میزان آن را کمتر اعلام کنند. برای مبارزه با تقلب کلیک، راه حل های متعددی مانند فروش درصد خاصی از همه نمایش‌ها به تبلیغ کنندگان یا استفاده از مدل‌های تبلیغاتی پرداخت به ازای کلیک پیشنهاد شد. با این حال، این اقدامات پیشگیرانه کافی نیستند. فراگیر بودن کلاهبرداری کلیک به دلیل کمبود واسطه‌هایی است که تبلیغات آنلاین را ردیابی می کنند و رویکردهای شخص ثالث را ارائه می دهند که قادر به افزایش اعتماد و کاهش برخی از نگرانی ها هستند. به عبارت دیگر، تبلیغ‌کنندگان باید با شرکت‌های مستقل نظارت بر تقلب کلیک همکاری کنند تا ابهام مربوط به واگرایی در نرخ‌های تقلب کلیک گزارش‌شده را برطرف کنند. حتی اگر خدمات حسابرسی خارجی ممکن است سودمند باشد، برای شرکت های کوچک و متوسط نیز غیرقابل استطاعت است. علاوه بر این، به احتمال زیاد موتورهای جستجو از جبران خسارت به تبلیغ کننده بر اساس معیارهای تقلب کلیکی که توسط یک شرکت حسابرسی مستقل ایجاد شده است، خودداری می کنند، به خصوص در مواردی که اعداد تقلب کلیک قابل توجهی را گزارش می کنند. همچنین، عدم شفافیت در تلاش‌های موتورهای جستجو برای مبارزه با تقلب کلیک، این تصور را ایجاد کرده است که آنها به اندازه کافی برای ردیابی یا جلوگیری از تقلب کلیک انجام نداده‌اند. تبلیغ‌کنندگان هنوز نمی‌توانند اطلاعات و کنترل کامل و قابل اعتمادی بر وضعیت تبلیغات آنلاین خود به دست آورند.

بازار و بلاکچین

عواقب تقلب کلیکی برای بازاریابی و تبلیغات شدید است زیرا اثربخشی تبلیغات را برای هدف قرار دادن مشتریان بالقوه در جستجوی اطلاعات مربوط به محتوا، خدمات یا محصول به خطر می اندازد. تاکتیک های بازاریابی موتورهای جستجو ممکن است اعتماد و شهرت رسانه‌های شبکه را کاهش دهد. تاثیر کلاهبرداری کلیک در افزایش هزینه تبلیغات خود را نشان می دهد. علاوه بر این، کمپین های تبلیغاتی ناموفق به دلیل اتکا به داده های تحلیلی ناکافی و نامعتبر ایجاد می شوند. به عنوان مثال، پیرس و همکاران.  تخمین می‌زند که ضررهای تبلیغاتی ناشی از فعالیت‌های تقلبی یک بات‌نت به ۱۰۰۰۰۰ دلار آمریکا در روز می‌رسد (بات‌نت اصطلاحی است که از «ربات» و «شبکه» به معنای مجموعه‌ای از دستگاه‌های فعال با اینترنت در حال اجرا کد یا «ربات‌ها» است. معمولا با نیت مخرب). این ضررها آسیب مالی به اعتبار نام تجاری را شامل می‌شود و می‌تواند در مورد بات نت های همتا به همتا که از یک شبکه همپوشانی برای تبادل و کنترل داده ها استفاده می کنند و تشخیص آنها را چالش برانگیز می کند، قابل توجه باشد. بنابراین، برندها باید مکانیزم‌های دفاعی انعطاف‌پذیر را داشته باشند زیرا محیط آنلاین مملو از بات‌نت‌های پرترافیک است.

فناوری بلاک چین در بازار می تواند با ایجاد یک محیط بازاریابی دیجیتال قابل اعتماد تر برای مصرف کنندگان و برندها، خطرات خاص مرتبط با تأثیر مخرب بالقوه تقلب کلیک را کاهش دهد. یک پلتفرم مبتنی بر بلاک چین می تواند ذینفعان صنعت تبلیغات را برای فعالیت در محیطی باز و مشارکتی که در آن هر یک از طرفین با صداقت عمل می‌کنند، ترغیب کند. به عنوان مثال، عدم تقارن اطلاعاتی (یعنی زمانی که یک طرف اطلاعات دقیق‌تر یا بیشتر از طرف دیگر دارد) یکی از انگیزه‌های تقلب کلیک است که می‌تواند در اکوسیستم بلاک چین مورد توجه قرار گیرد. به‌طور دقیق‌تر، نظارت و کنترل بر ناشران را می‌توان با استفاده از تحلیل جامع شرایط، اعتبار و اطلاعات تاریخی و با ایجاد شیوه‌ای مشارکتی تقویت کرد. این امر به دلیل ماهیت تغییرناپذیر، شفاف و قابل حسابرسی تراکنش هایی است که این فناوری قادر می سازد. به عنوان مثال، می توان از شفافیت فعالیت های مرتبط با تبلیغات آنلاین مانند تأیید اعتبار کلیک ها اطمینان حاصل کرد. پلت فرم «adChain» به عنوان یک پروتکل دگرگون کننده در صنعت فناوری تبلیغات عمل می کند که به کاربران فضای تبلیغاتی اجازه می دهد تا از حسابرسی کمپین و ردیابی تأثیر در زمان واقعی بهره ببرند. این پلتفرم از قدرت تغییر ناپذیری بلاک چین استفاده می کند تا تلاش های ارائه دهندگان پرداخت به ازای کلیک را برای بهره مندی از کلیک ها و ترافیک تبلیغات تقلبی مهار کند. یکی دیگر از پلتفرم‌های تبلیغاتی جدید به نام «Ubex» از فناوری بلاک چین در کنار سایر فناوری‌های نوظهور حیاتی مانند هوش مصنوعی و شبکه‌های عصبی برای دستیابی به داده‌های بازاریابی رسانه‌ای دقیق‌تر برای تبلیغ‌کنندگان، ناشران و مصرف‌کنندگان هدف استفاده می‌کند. در این مدل، کاربرد بلاک چین به حذف تبلیغات نامربوط و مدیریت بهتر کلیک‌ها، نمایش‌ها و درآمدهای مربوط به هر وب‌سایت متصل به سیستم کمک می‌کند، بنابراین به تبلیغ‌کنندگان کمک می‌کند تا بودجه‌های خود را بهینه کنند.

بلاکچین و کاربرد آن در بازار

جدای از ترویج شفافیت، جلوگیری از تقلب کلیک به تبلیغ‌کنندگان اجازه می‌دهد تا عادات آنلاین مصرف‌کنندگان را به‌طور مؤثرتری ارزیابی کنند. به این ترتیب، ویژگی های ردیابی ارائه شده توسط این فناوری ازدیدهای واقعی مشتری را تضمین می کند. در عمل، این امر می تواند با اختصاص دادن مشتریان به پروفایل های احراز هویت شده و تایید شده در بلاک چین به دست آید. این امر امکان استفاده از نرم‌افزار شبیه‌سازی دستگاه برای نصب جعلی را از مدل تبلیغاتی حذف می‌کند و به دلیل قابلیت ردیابی تبلیغات بلادرنگ، دقت بالاتری در هدف‌گیری و شخصی‌سازی خواهد داشت. این رویکرد بازاریابان را قادر می‌سازد تا داده‌های قابل اعتمادی را به‌دست آورند، تجزیه و تحلیل‌های پیشرفته‌تری تولید کنند و در نتیجه کمپین‌های بازاریابی قانع‌کننده ایجاد کنند. برای مثال، آزمایش بلاک چین Lucidity با سازنده خودرو ژاپنی تویوتا منجر به افزایش ۲۱ درصدی در عملکرد کمپین شد. یک پلتفرم مبتنی بر بلاک چین انتقال از اندازه‌گیری احتمالی کلیک‌ها و نمایش‌ها به یک مدل داده قطعی را نشان می‌دهد. به همین ترتیب، Pinmo زیرساخت بلاک چین را در استراتژی کلی تبلیغات رسانه ای خود با هدف ردیابی بهتر کمپین تبلیغاتی و تجزیه و تحلیل دقیق‌تر ادغام می کند. این مثال‌ها نشان‌دهنده پتانسیل بلاک چین در بازار برای جلوگیری از تقلب کلیک و ارتقای اعتماد و شفافیت در صنعت بازاریابی و تبلیغات است. بنابراین نتیجه می گیریم:
فناوری بلاک چین به مبارزه با کلاهبرداری کلیک کمک می کند.

برای مطالعه بیشتر و مشاهده دیگر کاربردها و استفاده های بلاکچین در بازار و بازار یابی از لینک زیر استفاده کنید.

کاربرد بلاکچین در بازار و بازاریابی قسمت دوم

 

 

 

نویسنده محتوا: فاطمه شاکری دهکردی

بازگشت به لیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *