آموزش ترید رمزارزها

امور مالی غیر متمرکز یا دیفای (DEFI)

امور مالی غیر متمرکز دیفای

فهرست مطالب

امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) چیست؟

DeFi چگونه شروع به کار کرد؟

DeFi در اتریوم

دیفای چه تفاوتی با بیت کوین دارد؟

دیفای چگونه کار می کند؟

چه کسی دیفای را ایجاد کرد؟

با دیفای چه کاری می توانید انجام دهید؟

چگونه کاربران در دیفای درآمد کسب می کنند؟

دیفای چقدر خطرناک و ریسک پذیر است؟

تفاوت بین “اثبات کار” و “اثبات سهام” چیست؟

 

ارز دیجیتال امروز به یک صنعت تریلیون دلاری بدل شده و موجی از تراکنش های مالی در سراسر جهان را برانگیخته است. در قلب انواع ارز دیجیتال رمزنگاری شده، تاریخچه قابل توجهی از نوآوری وجود دارد که به دهه ۱۹۸۰ و پیشرفت ابداعات حوزه ی رمزنگاری باز می گردد. از آن زمان تا کنون، مجموعه ای از رویداد ها فضای بازار ارز دیجیتال را شکل داده است. اولین ارز دیجیتال، بیت کوین، که همچنین برجسته ترین ارز دیجیتال نیز محسوب می شود، علیرغم رشد چشمگیری که در ۱۲ سال گذشته داشته است، بیشتر به دلیل عدم ثبات و پذیرش ذاتی آن، مشکل ارائه ی خدمات مالی با سرعتی بسیار کند مدت زمان زیادی است که در شبکه ی بیت کوین ظاهر شده است. ساختار فعلی شبکه بیت کوین قادر به پردازش حداکثر ۷ تراکنش در ثانیه است. این در حالی است که شبکه ی ویزا در هر ثانیه توانایی انجام ۲۴۰۰۰ تراکنش را دارد. این امر باعث ایجاد تاخیراتی در سرعت اعتبارسنجی تراکنش ها می شود که با رشد روز افزون جمعیت این شبکه، سرعت آن نیز کمتر خواهد شد. موسسات اصلی وام بیت کوین را به دلیل نوسانات قابل توجه قیمت آن نمی پذیرند. این امر بیت کوین را به یک دارایی ضعیف برای سرمایه گذارارانی که خواهان برنامه ریزی دقیق و حرکات حساب شده هستند، تبدیل می کند.
این در حالیست که امور مالی غیرمتمرکز یا DeFi که یک سیستم مالی جهانی می باشد، در بلاک چین‌ های عمومی مانند اتریوم، در دسترس و آماده ی گرفتن کاربران جدید است. همه چیز در دنیای ارز دیجیتال به سرعت تغییر می کند، و به نظر می رسد که بازار فعلی قصد دست کشیدن از امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) را ندارد. دنیای ارز دیجیتال بدون شک فضای هیجان انگیزی برای سرمایه گذاری و فعالیت می باشد. اگر تا امروز با مفهوم DeFi به درستی آشنا نشده اید، همراه ما باشید تا کمی عمیق تر به DeFi بپردازیم و در مورد آن بیشتر بیاموزیم.

دیفای

امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) چیست؟

DeFi مخفف ترکیب decentralized finance به معنی دارایی غیرمتمرکز یا امور مالی غیرمتمرکز، اصطلاحی فراگیر برای انواع برنامه ‌ها و پروژه‌ ها در فضای عمومی بلاک چین می باشد که در جهت برهم زدن دنیای مالی سنتی ظهور یافته است. با الهام از فناوری بلاک چین، DeFi به عنوان مجموعه ای از برنامه های مالی ساخته شده بر روی این پلتفرم، معمولاً از قرارداد های هوشمند استفاده می کند. قرارداد های هوشمند قرارداد های قابل اجرای خودکاری هستند که به عبارتی برای اجرا نیازی به واسطه یا شخص ثالث ندارند و برای هر کسی که به اینترنت متصل است به راحتی در دسترس می باشد.
آنتون موزگووی، یکی از بنیانگذاران Mover، یک پلت فرم مبتنی بر DeFi توضیح می دهد: “DeFi مخفف امور مالی غیرمتمرکز است. به عبارت ساده مخفف تامین مالی خودگردان است. برخلاف امور مالی سنتی که در آن یک شرکت، بانک، صندوق مسئولیت پول شما را بر عهده دارد، در DeFi هیچکس جز شما به آن دسترسی ندارد.”

DeFi چگونه شروع به کار کرد؟

انسان ها در ابتدا برای به دست آوردن کالاها و خدمات مبادله می کردند. اما، همانطور که انسان ها تکامل یافتند، اقتصاد ها نیز تکامل یافتند: ما ارز را اختراع کردیم تا تبادل کالا و خدمات را آسان تر کنیم. متعاقباً، انواع ارز دیجیتال به نوآوری ها کمک کردند و سطوح بهتری از اقتصاد را ایجاد کردند. هر چند که باید در نظر بگیریم که پیشرفت هزینه دارد.
از لحاظ تاریخی، مقامات مرکزی ارز هایی را منتشر کرده اند که زیربنای اقتصاد ما هستند، که در نهایت به دلیل جمعیت بیشتر افرادی که به آن ها اعتماد دارند، قدرت بیشتری نیز پیدا کردند. با این حال، هر از گاهی این اعتماد شکسته می گردد، که این امر باعث می شود تا مردم توانایی مقامات متمرکز در مدیریت پول مذکور و اقدامات امنیتی لازم برای محافظت از آن را زیر سوال ببرند. DeFi بر اساس ایده ایجاد یک سیستم مالی که در ورود آن به روی همه باز است و نیاز به اعتماد و تکیه بر یک مرجع مرکزی را به حداقل می رساند، توسعه یافته است.
استدلال می‌شود که DeFi در سال ۲۰۰۹ با راه‌اندازی بیت‌کوین آغاز شد، که اولین پول دیجیتال p2p بود که بر روی شبکه بلاک چین گسترش یافت. از طریق بیت کوین، ایده ایجاد تحول در دنیای مالی سنتی با استفاده از بلاک چین به گام بعدی اساسی در تمرکززدایی سیستم های مالی قدیمی تبدیل شد. به طور خاص راه اندازی اتریوم و قرارداد های هوشمند، در سال ۲۰۱۵ همه چیز را ممکن کرد. شبکه اتریوم یک بلاک چین نسل دوم است که برای اولین بار پتانسیل این فناوری را در صنعت مالی به حداکثر رساند. اتریوم کسب‌ و کار ها و شرکت ‌ها را تشویق به ساخت و استقرار پروژه‌ هایی کرد که اکوسیستم DeFi را تشکیل می ‌دادند.
DeFi فرصت های زیادی را برای ایجاد یک سیستم مالی شفاف و قوی که هیچ نهاد واحدی آن را کنترل نمی کند، به ارمغان آورد. اما نقطه عطف برنامه های مالی در سال ۲۰۱۷ آغاز شد و پروژه ها علاوه بر انتقال پول، عملکردهای بیشتری را نیز تسهیل کردند.

 

دیفای چیست

DeFi در اتریوم

DeFi متشکل از برنامه‌ ها و پروتکل ‌های همتا به همتایی است که بر روی شبکه‌ های بلاک چین غیرمتمرکز توسعه یافته‌اند و برای وام‌دهی آسان، وام‌گیری یا تجارت ابزار های مالی نیازی به حق دسترسی ندارند. بیشتر خدمات مالی که می‌توانند به عنوان DeFi تعریف شوند را می‌توان در شبکه اتریوم یافت، دومین بازار بزرگ ارزهای دیجیتال، که همچنین به عنوان پلتفرمی عمل می‌کند که به سایر برنامه ‌های بلاک چین اجازه می‌دهد بر روی آن ساخته و اجرا گردند (برای پرداخت هزینه های تراکنش از ارز دیجیتال اتریوم، اتر، استفاده می‌شود). با استفاده از برنامه‌های غیرمتمرکز یا dApps، دو یا چند طرف می‌توانند بدون دخالت واسطه ‌ها و هزینه ‌ها، مستقیماً با استفاده از فناوری بلاک چین و قرارداد های هوشمند مبادله، وام، قرض و تجارت کنند. حداقل در تئوری این یک بازار دیجیتال منصفانه، رایگان و باز است. در عمل، حداقل در حال حاضر، واقعیت همیشه به این شکل نیست. درست است که امروزه اکثر برنامه های دیفای با استفاده از شبکه اتریوم ساخته می شوند، اما بسیاری از شبکه های عمومی جایگزین در حال ظهور هستند که سرعت، مقیاس پذیری، امنیت و هزینه کمتری را نسبت به شبکه ی اتریوم ارائه می دهند و ضعف های اتریوم را با امکانات جدیدی جبران می کنند.

مطالب مرتبط: مروری بر حاکمیت در بلاکچین

دیفای چه تفاوتی با بیت کوین دارد؟

در حالی که بیت کوین یک ارز دیجیتال غیرمتمرکز است که بر روی بلاک چین خود عمل می کند و بیشتر به عنوان ذخیره ارزش استفاده می شود، دیفای مفهومی است که خدمات مالی ویژه ای را توصیف می کند که بر روی بلاک چین های عمومی ساخته شده اند، مانند بیت کوین و اتریوم، که برای مثال، کاربران را برای کسب سود یا وام گرفتن و وام دادن از دارایی های ارز دیجیتال خود قادر می سازد. دیفای از برنامه های کاربردی مختلفی در زمینه خدمات مالی مانند تجارت، استقراض، وام و مشتقات تشکیل شده است.

دیفای چگونه کار می کند؟

دیفای از انواع ارز دیجیتال رمزنگاری شده و قرارداد های هوشمند برای ارائه خدمات مالی استفاده می کند تا نیازی به واسطه هایی مانند ضامن نداشته باشد. چنین خدماتی عبارتند از وام دادن (که در آن کاربران می توانند ارز دیجیتال خود را قرض دهند و در عرض چند دقیقه به جای یک بار در ماه سود کسب کنند)، دریافت آنی وام، انجام معاملات همتا به همتا بدون کارگزار، صرفه جویی در ارز دیجیتال و کسب نرخ بهره بهتر از یک بانک و خرید اوراق بهادار مانند اختیار خرید سهام و قراردادهای آتی.
برای تسهیل تراکنش‌های تجاری همتا به همتا، کاربران از dApps استفاده می‌کنند که همان طور که ذکر شد بیشتر آن‌ ها را می‌توان در شبکه اتریوم یافت. در میان سرویس‌های DeFi و dApps که بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرند، می‌توان به سکه ‌ها (اتر، پولکادوت، سولانا)، استیبل کوین ‌ها (که ارزش آن‌ها به ارزی مانند دلار آمریکا متصل است)، توکن ‌ها، کیف پول ‌های دیجیتال (Coinbase، MetaMask)، استخراج DeFi (معروف به نقدینگی) اشاره کرد. به طور کلی دیفای کاتالیزوری است برای تسهیل فرایند های سهامداری، تجارت و استقراض، وام دادن و پس انداز با استفاده از قرارداد های هوشمند.
دیفای اوپن سورس است، به این معنی که پروتکل ها و برنامه ها از نظر تئوری برای بازرسی و نوآوری کاربران باز هستند. در نتیجه، کاربران می‌توانند پروتکل‌ها را با هم ترکیب کرده و با هم تطبیق دهند تا با توسعه dAppهای خود، ترکیب منحصربه‌فردی از فرصت ‌ها را تولید کنند.

در مورد دیفای

چرا قرارداد هوشمند؟

زیرا یک دستور رایانه ای می باشد که به عنوان یک تعهد دیجیتال بین دو طرف عمل می کند. یک قرارداد هوشمند روی یک بلاک چین اجرا می شود و در یک پایگاه داده عمومی ذخیره می گردد و نمی توان آن را تغییر داد. از آنجایی که بلاک چین قرارداد های هوشمند را پردازش می کند، می توان آنها را به طور خودکار بدون شخص ثالث ارسال کرد. معامله همتا به همتا تنها زمانی بسته می گردد که شرایط مندرج در توافق نامه محقق شود.
اکثر قرارداد های هوشمند زبان های برنامه نویسی Turing Complete را ارائه می دهند که به چندین کاربر اجازه می دهد بدون نیاز به واسطه متمرکز با یکدیگر تعامل داشته باشند. توانایی بلاک چین برای پشتیبانی از قرارداد های هوشمند، آن ها را به پلتفرم های ایده آلی برای انتخاب در هنگام ساخت برنامه های مالی تبدیل کرده است.
مزیت آشکار قرارداد های هوشمند این است که می توان آن ها را برای قرض گرفتن و قرض دادن ارز دیجیتال خود بدون استفاده از واسطه ایجاد کرد، که بسیاری از خطرات موجود در وام دهی سنتی را از میان بر می دارد. به عنوان مثال، اگر یک وام گیرنده نتواند تعهدات خود را در یک وام انجام دهد، وام دهنده ی او می تواند به سادگی وجوه خود را پس بگیرد و در نتیجه نیاز به وثیقه کاملا غیرضروری می گردد. علاوه بر این، حساب‌ های پس‌انداز دیفای می‌توانند مانند حساب‌ های پس‌انداز در بانک ‌ها عمل کنند، اما ممکن است نرخ ‌های بهره بالاتری پیشنهاد دهند یا بسته به پلتفرم، فرایند پرداخت را روزانه، هفتگی یا ماهانه تعیین نمایند.

چه کسی دیفای را ایجاد کرد؟

بهتر است بگوییم هیچ فرد مشخصی مفهوم مالی غیرمتمرکز را ایجاد نکرد. گفته می شود بیت کوین توسط ساتوشی ناکاموتو، نام مستعار یک فرد یا گروهی از افراد، در پشت اولین بلاک چین ارز دیجیتال و مالی جهان ایجاد شده است. هویت واقعی ساتوشی ناکاموتو تا به امروز ناشناخته باقی مانده است.
اتریوم، پلتفرمی که از بیت‌کوین الهام گرفته شده است و اکثر سرویس‌های دیفای روی آن اجرا می‌شوند، توسط ویتالیک بوترین ، برنامه‌نویسی که اکنون دیگر به سمت کارآفرینی ارتقا یافته ، توسعه داده شده است. در سال ۲۰۱۳، او که در سن ۱۹ سالگی تنها یک نوجوان روسی کانادایی بود، کاغذ سفیدی نوشت که در آن پلتفرم جایگزینی برای بیت کوین ارائه شد که برنامه نویسان را قادر می ساخت تا برنامه های خود را با استفاده از یک زبان برنامه نویسی داخلی توسعه دهند. بنابراین، اتریوم متولد شد و در طول نه سال گذشته، به طور تصاعدی رشد کرده است. از اواسط ژانویه ۲۰۲۲، ارزش بازار ارز دیجیتال اتریوم، اتر، ۳۸۵ میلیارد دلار می باشد. به گفته کوین مارکت کپ، این دومین ارز دیجیتال بزرگ از نظر ارزش بازار پس از بیت کوین است، که همچنان به عنوان بزرگترین ارز دیجیتال با ارزش بازار به ارزش ۸۰۵ میلیارد دلار، حاکمیت می کند.

با دیفای چه کاری می توانید انجام دهید؟

همانطور که در بالا ذکر شد، دیفای از انواع ارز دیجیتال و قرارداد های هوشمند برای ارائه خدمات مالی بدون دخالت بانک ها استفاده می کند. با اضافه شدن روز افزون dApp های بیشتر، امکانات و کارهایی که می توانید با دیفای انجام دهید نیز همچنان رو به رشد است.از کاربرد های دیفای شامل ارسال پول به هر نقطه از جهان (در زمان کم و مقرون به صرفه) می باشد. دیگر کاربرد های دیفای ذخیره کردن پول با استفاده از کیف پول های رمزنگاری شده (و بازدهی بالاتر نسبت به بانک های سنتی)؛ قرض گرفتن و وام دادن در سطح همتا به همتا؛ تجارت ارزهای دیجیتال به صورت ناشناس و در هر زمان. با بهره گیری از کاربرد های دیفای می توانید نسخه‌ های توکن‌ شده سرمایه‌گذاری‌ ها مانند سهام، وجوه، سایر دارایی ‌های مالی و توکن‌ های غیرقابل تعویض (NFT) را مبادله کنید. تامین مالی جمعی و خرید بیمه با کمک شرکت هایی مانند Etherisc نیز جز سایر کاربرد های دیفای می باشند که در ادامه به طور مختصر به برخی از آن ها می پردازیم.

امور مالی غیر متمرکز

سازمان‌های مستقل غیرمتمرکز یا DAO

DAO ها همتای سازمان های مالی متمرکز در DeFi هستند و آن را به یکی از اساسی ترین کاربرد های تبدیل می کنند. در سیستم سنتی، سازمان های مالی متمرکز نقش گسترده ای ایفا می کنند. این سازمان‌ها به‌عنوان نهادهای اداری عمل می‌کنند که عملیات مالی اصلی را مدیریت می‌کنند، مانند – جمع‌آوری سرمایه، مدیریت دارایی‌ها، اجرای قانون و غیره.
اکوسیستم بلاک چین اتریوم سازمان های غیرمتمرکز را برای خدمت به اهداف مشابه معرفی کرد. DAO ها ذاتاً غیرمتمرکز هستند و به قوانین و مرزهای تحمیل شده توسط دولت ها یا مقامات مرکزی پایبند نیستند.

 

تجزیه و تحلیل و ارتقای ابزارهای مدیریت ریسک

شفافیت و عدم وجود ناظر متمرکز مرکزی راه را برای کشف و تجزیه و تحلیل حجم بی سابقه ای از داده ها برای کاربران هموار کرد. با دسترسی به این داده ها، کاربران می توانند تصمیمات تجاری آگاهانه اتخاذ کنند، فرصت های مالی جدید را کشف کنند و تاکتیک های مدیریت ریسک بهتری را اتخاذ کنند. نسل جدیدی از تجزیه و تحلیل داده ها با ابزارها و داشبورد های مفید بلاک چین از روند این صنعت پدید آمده است. پروژه های دیفای مانند DeFi Pulse یا CoDeFi Data مزایای قابل توجهی را با تجزیه و تحلیل و ابزار مدیریت ریسک به ارمغان می آورند. اکنون، کسب و کارها با بهره مندی از مزیت های رقابتی پیش بینی نشده، چابک تر شده اند. این مطمئناً یکی از تأثیرگذارترین کاربرد های دیفای و موارد استفاده از امور مالی غیرمتمرکز است.

سهام و اوراق بهادار و دارایی های مصنوعی

قرارداد های هوشمند امکان ایجاد سهام توکن شده را فراهم می کند که به یکی از منحصر به فردترین کاربرد های دیفای تبدیل شده است. توکن کردن یک سهم به معنای تعیین ارزش یک قرارداد بر اساس یک دارایی مالی اساسی یا مجموعه ای از دارایی ها است. این دارایی مالی اساسی مانند اوراق بهادار سنتی عمل می کند، به این معنی که می تواند شامل اوراق قرضه، ارزهای ثابت، کالاها، شاخص های بازار، نرخ بهره یا قیمت سهام باشد.
در حال حاضر، اوراق توکن شده ، اوراق بهادار ثانویه هستند و ارزش آنها با ارزش اوراق بهادار اولیه (اوراق قرضه یا ارزهای فیات) تغییر می کند. بنابراین، مشتقات اساساً دارایی های مصنوعی را ایجاد می کنند. Synthetix و dYdX برخی از پروژه های پیشرو دیفای هستند که بر مشتقات توکن شده متمرکز شده اند.

امور مالی غیر متمرکز یا دیفای

زیرساخت شبکه ای

در اکوسیستم دیفای، اجزای درون یک سیستم می‌توانند به هم متصل شده و با هم کار کنند. این ویژگی طراحی به عنوان ترکیب پذیری شناخته می شود و به عنوان پروتکل توسعه زیرساخت اصلی عمل می کند. در نتیجه، پروژه های DeFi به طور مداوم از طریق یک اثر شبکه ای یکپارچه می شوند. ابزارهای زیرساختی کاربرد های دیفای قابل توجه هستند. پروژه های مختلف DeFi، مانند TruffleSuite یا InfuraAPI، نمونه های خوبی در این مورد هستند.

بهبود هویت دیجیتال

سیستم‌های هویت دیجیتال مبتنی بر بلاک چین در حال حاضر و در زمان‌های اخیر مورد توجه زیادی قرار گرفته‌اند. جفت کردن پروتکل‌ های دیفای با این سیستم‌های هویتی می‌تواند به افراد برای دسترسی به سیستم اقتصادی جهانی کمک کند. رویکرد سنتی بر اساس میزان درآمد یا دارایی انباشته فرد به عنوان نامزدهای اعتباری او ، برای فرد امتیاز قائل می شود. اما با هویت دیجیتال جفت شده با دیفای، می توان سایر ویژگی های عملی مانند فعالیت های مالی یا مهارت حرفه ای را در نظر گرفت لحاظ کرد. این نوع جدید از هویت دیجیتال می تواند به افراد محروم کمک کند تا از هر جایی که اتصال اینترنتی دارند به برنامه های دیفای دسترسی داشته باشند. مطمئناً این مورد می تواند یکی از موارد بالقوه کاربردهای دیفای باشد.

چگونه کاربران در دیفای درآمد کسب می کنند؟

بیش از یک راه وجود دارد که مردم سعی می کنند از طریق آن ها از رشد دیفای کسب سود کنند. یک استراتژی، ایجاد درآمد غیرفعال با استفاده از برنامه های وام دهی مبتنی بر اتریوم است. اساساً کاربران پول خود را قرض می دهند و از وام ها سود ایجاد می کنند. یکی دیگر از استراتژی ‌های مورد استفاده، کشت سود (Yield Farming) است، روشی پرمخاطره‌تر توسط معامله‌گران کارکشته تر، که در آن کاربران تعداد بی‌شماری از توکن‌های دیفای را به امید یافتن فرصت‌ هایی برای بازدهی بیشتر اسکن می‌کنند، اما یادگیری آن پیچیده است و ممکن است به اندازه ی سایر فعالیت ها شفافیت نداشته باشد.

دیفای چقدر خطرناک و ریسک پذیر است؟

مانند سایر شبکه‌ های غیرمتمرکز بلاک چین که با ارز های رمزنگاری شده معامله می‌کنند، دیفای بسیار پرخطر است، به‌ویژه که از فناوری جدیدی استفاده می‌کنید که هدف آن ایجاد چالش در عملکرد بلند مدت یک مؤسسه مستقر مانند یک بانک متمرکز می باشد. به ویژه برای تازه‌کارانی که توسط دستاورد های برررررررررالقوه کسب سود و درآمد غیرفعال فریب می خورند ، خطرناک‌تر است. اتریوم دارای دستورالعمل های امنیتی و پیشگیری از کلاهبرداری است زیرا خطرات بالقوه گسترده تری نیز وجود دارد.
بر اساس گزارشات کلاهبرداری و جرم همچنان یک موضوع مهم در بازار ارز دیجیتال می باشد. بر اساس محاسبات پلتفرم داده بلاک چین Chainalysis، ۱۴ میلیارد دلار ارز دیجیتال در سال ۲۰۲۱ به آدرس های غیرقانونی ارسال شد که تقریباً دو برابر رقم مشاهده شده در سال ۲۰۲۰ است.
در سال ۲۰۲۱ حدود ۲.۲ میلیارد دلار مستقیماً از پروتکل های دیفای به سرقت رفت. در حالی که تجزیه و تحلیل نشان می دهد که مجرمان سایبری ۷.۸ میلیارد دلار ارز دیجیتال از قربانیان به دست آورده اند، حدود ۲.۸ میلیارد دلار از این رقم از طریق کلاهبرداری به دست آمده است. در این کلاهبرداری‌ ها، توسعه‌ دهندگان قبل از سرقت پول سرمایه ‌گذاران و ناپدید شدن، پروژه ‌های ارز دیجیتال ظاهراً قانونی را ایجاد می‌کنند. Chainalysis هشدار داد که بسیاری از حملات به صرافی‌های دیفای در سال گذشته را می‌توان به اشتباهات در کد قرارداد هوشمند حاکم بر این پروتکل‌ها مرتبط دانست که هکر ها از آن برای سرقت وجوه سوء استفاده می ‌کنند.

مهمترین راه حل این است که از توکن های جدیدی که تحت ممیزی کد قرار نگرفته اند اجتناب کنید. ممیزی کد فرآیندی است که از طریق آن یک شرکت شخص ثالث کد قرارداد هوشمند پشت یک توکن جدید یا سایر پروژه های دیفای را تجزیه و تحلیل می کند و به طور عمومی تایید می نماید که قواعد قانونی قرارداد دارای پوشش قدرتمند حفاظتی است و هیچ حفره ای وجود ندارد که برای کلاهبرداران فرصت فراهم بیاورد.

defi

تفاوت بین “اثبات کار” و “اثبات سهام” چیست؟

این دو به عنوان «مکانیسم‌های اجماع» شناخته می‌شوند و در مرحله ی تأیید تراکنش‌ ها در یک بلاک چین، قرار می گیرند. این همان کاری است که ماینرهای ارز دیجیتال هنگام تایید تراکنش ها انجام می دهند. ماینرها در شبکه بلاک چین برای یافتن هش رمزنگاری مورد استفاده در تعیین تراکنش با یکدیگر رقابت می کنند. اگرچه یافتن هش دشوار است، اما تأیید آن آسان است. پس از تأیید، آن تراکنش به بلاک چین اضافه می شود و یک عمل انجام شده است. کاری که برای تأیید هش مخفی انجام می شود «اثبات کار» نامیده می شود. رایانه‌ای که در شبکه است، ابتدا به شکل ارز دیجیتال پاداش دریافت می‌کند. در مورد بیت کوین، ۶.۵ بیت کوین است. این به استخراج بیت کوین معروف است.
“اثبات سهام” شکل جایگزین مکانیزم اجماع و کلید نسل دوم اتریوم (اتریوم ۲.۰) است. در این مورد، قرار دادن یک دارایی در بلوک بعدی در یک زنجیره بلوکی، جایگزین استخراج بلوک ‌ها می‌شود، همانطور که در اثبات کار اتفاق می افتد. یکی از نقاط ضعف اصلی اثبات کار انرژی است. برای یافتن آن هش رمزنگاری نادر به قدرت محاسباتی زیادی نیاز دارد. ده‌ها و حتی صدها رایانه با هم ترکیب می‌شوند تا یک مغز پرسرعت را برای حل معادلات پیچیده ریاضی تشکیل دهند تا اولین کسانی باشند که اثبات کار را انجام می‌دهند و یک بلوک به دست می‌آورند. این اثبات کار انرژی زیادی مصرف می کند و دلیل ناراحتی گروه های محیطی از استخراج بلاک چین و ارزهای دیجیتال است.
با این حال، برای اثبات سهام، اعتبار دهندگان مقداری از ارز رمزنگاری شده خود را برای اثبات معتبر بودن بلوک به اشتراک می گذارند. هنگامی که آنها دارایی های رمزنگاری خود را به اشتراک می گذارند، به طور تصادفی انتخاب می شوند تا یک بلوک را برای اعتبار سنجی پیشنهاد کنند. سپس آن بلوک باید توسط اکثریت اعتباردهنده های دیگر احراز هویت شود. این افراد کسانی هستند که سود را هم با پیشنهاد یک بلوک و هم با تأیید اعتبار بلوک های پیشنهادی دیگران کسب می کنند.
بسیاری از کارشناسان و سرمایه گذاران بر این باورند که دیفای آینده مالی جهان را تشکیل می دهد و سرمایه گذاری زودهنگام در این فناوری غیر متمرکز می‌تواند به دستاوردهای عظیم منجر شود.

بازگشت به لیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *