آموزش فناوری بلاکچین

همه چیز در مورد سازمان های غیر متمرکز

سازمان های غیرمتمرکز

فهرست مطالب

سازمان غیرمتمرکز (DAO) چیست؟

تمرکززدایی در یک سازمان چگونه کار می کند؟

مزایا ساختارهای سازمانی غیرمتمرکز

معایب ساختارهای سازمانی غیرمتمرکز

چرا به DAO ها نیاز داریم؟

سازمان متمرکز در مقابل سازمان غیرمتمرکز

 

هر شرکتی باید انتخاب کند که چگونه وظایف مدیریت و تصمیم گیری در بخش های مختلف خود اعمال نماید. امروزه تغییرات در فناوری، انتظارات مشتری و انتظارات نیروی کار، انتخاب را مهم تر از همیشه می کند. آیا مدیر ارشد رهبری را به دست خواهد گرفت، یا مدیران میانی و پایین رده راه را در پیش خواهند گرفت؟ آیا اعضای دیگر تیم حرفی برای گفتن خواهند داشت؟ چه کسی مسئول تصمیم گیری، راه حل ها و ایده های جدید خواهد بود؟ به طور کلی، شرکت ها بین دو نوع اصلی از ساختارهای مدیریتی انتخاب می کنند: مدیریت متمرکز و مدیریت غیر متمرکز، اگرچه ممکن است ترکیبی از این دو را طراحی نمایند. پاسخ درست برای یک شرکت به تارگت مارکت آن شرکت و همچنین به مهارت و قابلیت های رهبران و کارمندان آن بستگی دارد. اگر می خواهید ارزشی ارائه دهید و در طول زمان به موفقیت برسید، نمی توانید تنها به سنت های دریافت شده از مدیران قرن گذشته تکیه کنید. در این مقاله همه چیز در مورد سازمان های غیر متمرکز، تفاوت های بین سازمان های متمرکز و غیرمتمرکز در مدیریت را بررسی می کنیم و همچنین چند نمونه از هر ساختار سازمانی را به اشتراک می گذاریم.

در یک سازمان غیر متمرکز، تصمیم گیری کم تر از طریق مدیریت مرکزی ارشد و بیشتر از طریق مدیران سطح پایین واحدهای کسب وکار فردی جریان می یابد. در این مقاله از آکوچین با ما همراه باشید تا درباره ساختارهای غیر متمرکز و اینکه چرا این مدل کسب وکار برای بسیاری از مدیران جذاب است، بیشتر بدانید.

معرفی سازمان غیرمتمرکز

سازمان غیرمتمرکز (DAO) چیست؟

یک سازمان غیر متمرکز یا DAO که مخفف عبارت decentralized autonomous organization می باشد، ساختاری است که به روسای بخش ها و مدیران پروژه مسئولیت های کلیدی تصمیم گیری را محول می کند، در نتیجه زمان و نیروی مدیران ارشد و صاحبان کسب وکار را برای تمرکز بر برنامه ریزی استراتژیک و تصمیمات بزرگ آزاد می کند.

یک ساختار سازمانی غیر متمرکز در مقابل یک ساختار متمرکز قرار دارد که در آن تمام تصمیم گیری های اصلی با مدیران ارشد آغاز می شود و به تدریج از یک زنجیره فرماندهی پایین می آید. شرکت های غیرمتمرکز قدرت تصمیم گیری بیشتری در دستان مدیریت میانی قرار می دهند. در چنین سازمان هایی، مدیران میانی ممکن است قدرت و اختیار کافی جهت تصمیم گیری برای اجرای عملیات های روزانه بدون بررسی مدیران مجموعه را داشته باشند. ساختار سازمانی غیر متمرکز به مدیران میانی و پایین رده یا اعضای تیم اجازه می دهد تا تصمیمات تجاری مهمی بگیرند که در سازمان های متمرکز به مدیران ارشد شرکت محول می شوند.

برخلاف یک ساختار متمرکز که در آن قدرت تصمیم گیری به شدت محدود به مجموعه مدیران ارشد است، یک ساختار مدیریت غیر متمرکز سیستم سلسله مراتبی را تجزیه می کند و حتی کارمندان سطح پایین را در فرآیند تصمیم گیری اصلی خود در بر می گیرد.

یک شکل غیر متمرکز سازمانی می تواند از یک سیستم سنتی بازرسی های انطباق چندگانه، یا یک شکل لیبرال از ساختار مدیریت غیر متمرکز پیروی کند که به اعضای تیم که به ذینفعان نزدیک هستند، استقلال بیشتری می دهد.

مطالب مرتبط: فناوری نهادی

اگر شرکت شما با این شرایط مواجه است، شاید زمان خوبی باشد که ساختار سازمانی غیرمتمرکزتری را در نظر بگیرید:

  1. بازار پویای امروز نیازمند توسعه و تغییر سریع تر کسب وکار می باشد.
  2. رقابت شدید بازار جهانی برای محصول یا خدمات شما ، به تصمیم گیری بهینه تر نیاز دارد.
  3. شرکت هایی که دارای یک امپراتوری بزرگ زنجیره ای یا فرانچایز هستند، در نقاط جغرافیایی سراسر جهان پراکنده شده اند که نمی توانند به طور کامل توسط مدیریت ارشد کنترل شوند و بنابراین به یک ساختار مدیریتی غیر متمرکز نیاز دارند.
  4. شرکت هایی با شکل اختصاصی و بسیار شخصی سازی شده خدمات مشتری با نقاط تماس متعدد (POCs)نیاز به قدرت تصمیم گیری فوری دارند.

در نتیجه یک سازمان خودمختار غیر متمرکز (DAO)نهادی است که رهبری مرکزی ندارد. تصمیمات از پایین به بالا گرفته می شوند و توسط جامعه ای سازماندهی شده حول یک مجموعه خاص از قوانین اجرا شده در یک بلاک چین اداره می گردند.

DAO ها سازمان های بومی اینترنتی هستند که به واسطه استقرار بر بلاک چین خزانه هایی ساخته اند که تنها با تایید اعضای خود قابل دسترسی هستند. تصمیمات از طریق پیشنهادهایی گرفته می شوند که گروه در طول یک دوره مشخص به آن ها رای می دهد.

یک DAO بدون مدیریت سلسله مراتبی کار می کند و می تواند اهداف زیادی برای انتخاب این شیوه داشته باشد. شبکه های فریلنسر که در آن ها قراردادها سرمایه های خود را برای پرداخت حق اشتراک نرم افزار جمع می کنند، سازمان های خیریه که در آن ها اعضا کمک های مالی را تایید می نمایند و شرکت های سرمایه گذاری خطرپذیر متعلق به یک گروه، همگی با این شیوه قادر به مدیریت سازمان خود هستند.

 

مطالب مرتبط: ۸ برنامه غیرمتمرکز (Dapp) محبوب در سال ۲۰۲۲

 

تمرکززدایی در یک سازمان چگونه کار می کند؟

همانطور که در بالا ذکر شد، DAO سازمانی است که در آن تصمیمات از پایین به بالا گرفته می شوند؛ جمعی از اعضا مالک سازمان هستند. راه های مختلفی برای مشارکت در یک DAO وجود دارد، معمولا از طریق مالکیت یک توکن. DAO ها با استفاده از قراردادهای هوشمند عمل می کنند، که در اصل تکه هایی از کد هستند که به طور خودکار هر زمان که مجموعه ای از معیارها برآورده شوند، اجرا می گردند. قراردادهای هوشمند این روزها در بلاک چین های متعددی به کار گرفته می شوند، هرچند اتریوم اولین شرکتی بود که از آن ها استفاده کرد.

این قراردادهای هوشمند قوانین DAO را تعیین می کنند. سپس کسانی که سهمی در DAO دارند، حق رای می گیرند و ممکن است با تصمیم گیری یا ایجاد طرح های حاکمیتی جدید بر نحوه عملکرد سازمان تاثیر بگذارند. در این مدل از DAO ها یک پیشنهاد تنها زمانی تصویب خواهد شد که اکثریت سهامداران آن را تایید کنند. نحوه تعیین این اکثریت از سازمان به سازمان متفاوت است و در قراردادهای هوشمند مشخص می شود. DAO ها کاملا مستقل و شفاف هستند. از آنجایی که آن ها براساس بلاک چین های متن باز ساخته شده اند، هر کسی می تواند کد آن ها را مشاهده کند. همچنین هر کسی می تواند خزانه داخلی خود را حسابرسی نماید، چرا که بلاک چین تمام تراکنش های مالی را ثبت می کند.

سازمان های غیرمتمرکز

تمرکززدایی می تواند در درجات مختلفی در ساختار سازمانی یک شرکت ظاهر شود. هرچه شرکت ها کار از راه دور، برنامه های انعطاف پذیر و شیوه های مدیریتی سیال تری را اتخاذ می کنند، این حقیقت به طور فزاینده ای آشکار می شود که دیگر هیچ شرکتی نمی تواند کاملا متمرکز یا غیر متمرکز باشد. میزان تمرکززدایی در کسب وکار به اندازه، فرهنگ و مدل کسب وکار شرکت شما بستگی دارد. شرکت های مبتنی بر بلاک چین به عنوان ترکیبی از ساختارهای سازمانی متمرکز و غیر متمرکز عمل می کنند.

در مقابل، شرکت های زنجیره ای خرده فروشی تمرکز زدایی بسیار کمتری انجام می دهند، زیرا هیچ راهی برای اشتهای ریسک مشترک وجود ندارد، برخلاف یک امتیاز که در آن جنبه های ریسک می تواند بین یک شرکت و صاحب امتیاز آن به اشتراک گذاشته شود.

برخی از شرکت های چند ملیتی می توانند به خوبی مدل های کسب وکار غیر متمرکز کار کنند و واحدهای متعددی به صورت مستقل عمل کنند. با این حال، معرفی سطح افراطی تر تمرکززدایی در مقیاس بزرگ تر بسیار دشوار است، زیرا آن ها عمیقا در شکل سنتی متمرکز سازمان تثبیت شده اند. تمرکززدایی می تواند برای شرکت های متوسط بسیار خوب عمل کند و به کارمندان اجازه دهد پروژه ها را براساس خلاقیت و اشتیاق دنبال کنند، اما باید خود را برای اطمینان از کارایی عملیاتی و همسویی با اهداف کسب وکار با رشد کسب وکار سازگار کند.

استارتاپ ها را می توان به اندازه ای کوچک در نظر گرفت که واجد شرایط یک ساختار کسب وکار غیر متمرکز نباشند، اما برنامه ریزی و پیش بینی چگونگی تکامل این ساختار در کنار کسب و کار محتاطانه است. یک سازمان غیر متمرکز درست مانند یک طرح باز در یک استارتاپ عمل می کند و پتانسیل تبدیل شدن به یک آزمایشگاه برای خلاقیت، نوآوری و مالکیت گسترده برای تیم شما را دارد.

 

مطالب مرتبط: ۱۲ کاربرد برتر قرارداد هوشمند

مزایا ساختارهای سازمانی غیرمتمرکز

یک سازمان تجاری غیر متمرکز امکان فعالیت های روزانه سریع و پویا را فراهم می نماید. در اینجا به چهار مزیت کلیدی تمرکززدایی اشاره می کنیم که گرایش برخی از شرکت ها را به این نوع ساختار مدیریتی می کشاند:

  1. تمرکز زدایی می تواند به توانمندسازی کارمندان منجر شود. مدیریت ارشد با دادن اختیار تصمیم گیری به روسای دپارتمان ها و مدیران پروژه، در واقع یک رای اعتماد در تایید توانایی های آن مدیران صادر می کند.
  2. سازمان های غیرمتمرکز می توانند در مکان های جغرافیایی متعدد وجود داشته باشند. یک کسب وکار می تواند به طور همزمان در چندین موقعیت جغرافیایی فعالیت کند اگر قدرت برنامه ریزی استراتژیک را به مدیران محلی خودکفا اعطا نماید.
  3. سیستم های غیر متمرکز پاسخ های سریع را افزایش می دهند. برخلاف سازمان های متمرکز با سلسله مراتب بالا به پایین، سازمان های غیر متمرکز برای هر تصمیم گیری به مدیریت ارشد نیاز ندارند. این کنترل موثر به مدیران در سطوح مختلف اجازه می دهد تا قاطعانه کار کنند و در صورت نیاز تصمیمات سریع بگیرند.
  4. کسب وکارهای غیرمتمرکز می توانند شایستگی های اصلی ذی نفعان را بپذیرند. فقط به این دلیل که یک نفر یک مدیر ارشد است، به این معنی نیست که آن ها در هر کاری که شرکتشان انجام می دهد، متخصص هستند. در مقابل، بیشتر روسای بخش ها در واحدی که نظارت می کنند، تخصص واقعی دارند. هنگامی که به روسای این بخش ها اجازه داده می شود تا تصمیمات خود را اتخاذ نمایند، شرکت اطمینان حاصل می کند که مطلع ترین فرد کسی است که ابتکار عمل به خرج می دهد.

معایب ساختارهای سازمانی غیرمتمرکز

ساختارهای سازمانی غیر متمرکز با تمام مزایایی که دارند، برای همه کاربردهای تجاری مناسب نیستند. در اینجا سه عیب تمرکززدایی که رهبران کسب وکار باید در نظر بگیرند، آورده شده است:

  1. تمرکززدایی به ندرت به کسب وکارهای کوچک، به ویژه استارتاپ ها کمک می کند. اغلب استارتاپ ها خط تولید کم و کارمندان کم تجربه و ضعیفی دارند. چنین شرکت هایی به یک رهبر مرکزی قوی برای رهبری فرآیند تصمیم گیری نیاز دارند. تنها زمانی که کسب وکار جدید رشد نموده و کارمندان جدید زیادی را به خود جذب می کند، تمرکززدایی به کار می آید.
  2. تمرکز زدایی اغلب شامل افزونگی ها می شود. وقتی بسیاری از واحدهای یک کسب وکار به صورت نیمه مستقل عمل می کنند، می توانند منجر به تکرار نقش ها و فرایندها شوند. سازمان های متمرکز ممکن است در مقایسه ساده تر باشند.
  3. ایجاد اتحاد سازمانی می تواند چالش برانگیز باشد. کسب و کارهای غیرمتمرکز این خطر را دارند که چندین واحد تجاری با اشتراک کم و فقدان هویت مشترک داشته باشند. اگر کارآفرینان نوپا یا مدیران ارشد خواهان نیروی کار یکپارچه تری باشند، ممکن است بخواهند به سمت یک مدل متمرکز هدایت شوند.

سازمان غیر متمرکز چیست؟

چرا به DAO ها نیاز داریم؟

DAO ها به عنوان سازمان های مبتنی بر اینترنت، مزایای متعددی نسبت به سازمان های سنتی دارند. یکی از مزایای مهم DAO ها عدم اعتماد مورد نیاز بین دو طرف است. در حالی که یک سازمان سنتی نیاز به اعتماد زیادی  – به خصوص از طرف سرمایه گذاران دارد، در مقایسه با یک سازمان غیر متمرکز که تنها باید به کد اعتماد کرد.

اعتماد کد آسان تر است چرا که در دسترس عموم قرار دارد و می تواند قبل از عرضه به طور گسترده آزمایش شود. هر اقدامی که یک DAO پس از راه اندازی انجام می دهد باید توسط جامعه تایید شود و کاملا شفاف و قابل اعتماد است.

چنین سازمانی ساختار سلسله مراتبی ندارد. با این حال، هنوز هم می تواند وظایف را انجام دهد و رشد کند در حالی که توسط سهامداران از طریق توکن بومی خود کنترل می شود. فقدان یک سلسله مراتب به این معنی است که هر ذی نفعی می تواند ایده نوآورانه ای را مطرح کند که کل گروه آن را در نظر گرفته و بهبود دهد. اختلافات داخلی اغلب به راحتی از طریق سیستم رای گیری و در راستای قوانین از پیش نوشته شده در قرارداد هوشمند حل می شوند.

DAO ها همچنین با اجازه دادن به سرمایه گذاران برای جمع آوری سرمایه، به آن ها فرصت سرمایه گذاری در استارتاپ های مرحله اولیه و پروژه های غیر متمرکز را می دهند در حالی که ریسک یا هر سودی که ممکن است از آن ها حاصل شود را به اشتراک می گذارند.

مثال هایی از DAO ها

سازمان های مستقل غیرمتمرکز در طول چند سال اخیر پیشرفت زیادی کرده اند و اکنون به طور کامل در بسیاری از پروژه های بلاک چین گنجانده شده اند. برای مثال فضای امور مالی غیر متمرکز (DeFi)از DAO ها استفاده می کند تا به اپلیکیشن ها اجازه دهد کاملا غیر متمرکز عمل نمایند. برای برخی، شبکه بیت کوین (BTC)اولین نمونه از DAO است. شبکه از طریق توافق اجتماعی مقیاس بندی می شود، حتی اگر بیشتر شرکت کنندگان شبکه هرگز یکدیگر را ملاقات نکرده باشند. همچنین سازوکار نظارتی سازمان یافته ای ندارد و به جای آن، ماینرها و نودها باید پشتیبانی خود را اعلام کنند.

با این حال، بیت کوین با استانداردهای امروزی به عنوان یک DAO دیده نمی شود. با اقدامات فعلی، دش اولین DAO واقعی خواهد بود، چرا که این پروژه یک مکانیزم حاکمیتی دارد که به سهامداران اجازه می دهد تا در مورد استفاده از خزانه آن رای دهند. سایر DAO های پیشرفته تر، از جمله شبکه های غیر متمرکز ساخته شده روی بلاک چین اتریوم، مسئول راه اندازی استیبل کوین های مبتنی بر رمزارز هستند. در برخی موارد، سازمان هایی که در ابتدا این DAO ها را راه اندازی نمودند، به تدریج کنترل پروژه را رها می کنند تا روزی از آن جدا شوند. دارندگان توکن می توانند فعالانه به پیشنهادهای حاکمیت برای استخدام مشارکت کنندگان جدید رای دهند، توکن های جدید را به عنوان وثیقه برای سکه های خود اضافه کنند یا پارامترهای دیگر را تنظیم نمایند.

در سال ۲۰۲۰، یک پروتکل وام دهی DeFi توکن حاکمیتی خود را راه اندازی کرد و آن را از طریق فرآیند استخراج نقدینگی توزیع نمود. اساسا، هر کسی که با پروتکل تعامل داشته باشد، توکن ها را به عنوان پاداش دریافت خواهد کرد. پروژه های دیگر از آن زمان این مدل را تکرار و تطبیق داده اند.

اکنون، فهرست DAO ها گسترده است. با گذشت زمان، این مفهوم به مفهومی واضح تبدیل شده است. برخی از پروژه ها هنوز به دنبال دستیابی به تمرکززدایی کامل از طریق مدل DAO هستند، اما شایان ذکر است که تنها چند سال از عمر آن ها می گذرد و هنوز به اهداف نهایی خود نرسیده اند. DAO ها به عنوان سازمان های بومی اینترنت این پتانسیل را دارند که روش حاکمیت شرکتی را به طور کامل تغییر دهند. در حالی که این مفهوم بالغ می شود و حوزه خاکستری قانونی که در آن فعالیت می کنند پاک سازی می شود، سازمان های بیشتر و بیشتری ممکن است یک مدل DAO را برای کمک به اداره برخی از فعالیت های خود اتخاذ کنند.

سازمان خودکار غیرمتمرکز

سازمان متمرکز در مقابل سازمان غیرمتمرکز

یک سازمان متمرکز سازمانی است که دارای یک سیستم مدیریت یکپارچه با تصمیمات اتخاذ شده توسط مدیریت ارشد می باشد و سپس به سمت پایین زنجیره فرماندهی حرکت می کند تا به کارکنان سازمان برسد. سازمان های متمرکز با ویژگی های خاصی متمایز می شوند که عبارتند از:

  • مدیریت یک رویکرد بالا به پایین دارد که در آن زیردستان دستورها را بدون سوال دنبال می کنند.
  • این سازمان دارای یک بروکراسی به خوبی تثبیت شده با زنجیره مشخصی از فرمان است.
  • تمام تصمیمات به صورت متمرکز گرفته می شوند و اغلب از نظرات زیردستان چشم پوشی می گردد.
  • سازمان های متمرکز و غیر متمرکز شباهت هایی نیز دارند مانند:
  • هر دو را می توان برای رسیدن به رشد و بهره وری اقتصادی به کار برد.
  • در هر دو رویکرد، مدیریت ارشد سازمان درجه خاصی از کنترل را حفظ می کند.
  • سازمان های متمرکز و غیر متمرکز در این مورد تفاوت دارند:
  • در یک سازمان متمرکز، مدیریت ارشد همه تصمیمات را اتخاذ می کند و نظرات زیردستان به ندرت مورد توجه قرار می گیرند. در یک سازمان غیر متمرکز، مدیران تابع تصمیم گیری می کنند و نظرات کارمندان به شدت مورد توجه قرار می گیرد.
  • یک سازمان متمرکز هزینه کمتری نسبت به یک سازمان غیر متمرکز دارد که به مدیران ماهر زیادی نیاز دارد.
  • سازمان متمرکز قدرت را در چند فرد تثبیت می کند، در حالی که سازمان های غیر متمرکز قدرت و اقتدار را تقسیم می نمایند.
  • ارتباطات در سازمان متمرکز از بالا به پایین است، در حالی که در سازمان غیر متمرکز، افقی، باز و آزاد می باشد.

صحبت پایانی

بنابراین در این مقاله خواندیم که یک سازمان غیر متمرکز به عنوان سازمانی تعریف می شود که مدیران میانی و سطح پایین آن بیشتر تصمیمات مهم آن را اتخاذ می کنند. سازمان های غیرمتمرکز معمولا با موارد زیر مشخص می شوند:

در سازمان تقسیم قدرت وجود دارد زیرا مدیران تابع بر دپارتمان های خود اختیار دارند.

نظرات کارمندان در تصمیم گیری بسیار مورد توجه قرار می گیرد.

مدیران رده پایین و میانی می توانند به صورت مستقل تصمیم گیری و اجرا کنند.

مدیریت ارشد سازمان بیشتر بر تصمیمات دائمی و بلندمدت متمرکز است.

تمرکز زدایی در سازمان ها اغلب برای تفویض قدرت و اطمینان از اجرای روان دپارتمان ها به کار می رود. اغلب سازمان ها مقامات تصمیم گیری خود را برای سرعت بخشیدن به فرآیند تصمیم گیری واگذار می کنند. معمولا تصمیم گیری در یک سازمان متمرکز زمان بر است زیرا باید توسط مدیریت ارشد سازمان تایید شود که اغلب زمان زیادی می برد. با تمرکززدایی، مدیران می توانند در مورد مسائل تاثیرگذار بر دپارتمان های خود تصمیم گیری کنند و راه حل ها را بدون انتظار مجوز یا تایید اجرا نمایند.

بازگشت به لیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *